گذشته، حال و آینده

گذشته، حال و آینده و اما سال ۱۳۹۸ با  فراز و فرود های بینهایت به پایان رسید و سال ۱۳۹۹ فرا رسید. با راه اندازی این سایت قصد داشتم نکات آموزشی که در حال یادگیری دائم در طول زندگیم هستم را قرار بدم. اما با زیاد شدن حجم کارم فقط بخش مطالعه خودم طبق روال پیش رفت و متاسفانه نتونستم اینجا بنویسم.

از سال ۱۳۹۵ که توی یه شرکت عجیب کار میکردم که هیچ چیزی سر جای خودش نبود. قصد صحبت درباره اون شرکت رو ندارم. ولی باعث شد این نوشته نظم در بی نظمی و بی نظمی در نظم ! بنویسم.

و بعد از اون که در سال ۱۳۹۶ مجموعه خودمو راه اندازی کردم فکر نمیکردم با ۴ سال کار کردن بتونم این حجم تجربه رو توی این دو محیط بدست بیارم.

نکته اول : هیچ فرد و مجموعه بی عیب و نقص و کاملی روی کره خاکی وجود نداره. و حتی اگر فکر میکنیم خودمون مدیر یه مجموعه باشیم یه مجموعه بی نقص میسازیم و به راحتی کنترلش میکنیم اشتباه بزرگی انجام میدیم.

ما همیشه ناقص هستیم و همیشه باید تلاش کنیم که نقص های خودمونو برطرف کنیم. و هرچقدر مجموعه ای که داخلش کار میکنیم یا صاحبش هستیم بزرگتر باشه  نواقص و مشکلات اون مجموعه چندین برابر میشه.

پس باید از تجربه بقیه استفاده کرد و بینهایت مطالعه کرد.

نکته دوم : اگر در زندگی شخصی خانوادگی و یا محل کار ایرادات زیادی میبینیم و مجبوریم توی اون فضا باشیم مارو به این فکر میندازه که چه شانس بدی داریم. یا ای کاش جای دیگه ای بودیم دید اشتباهی به قضیه داریم. و با این طرز تفکر همیشه در حال فرار خواهیم بود.

 

خب حالا چکار باید کرد ؟ همیشه مشکلات به این دید نگاه کنید که قراره یه تجربه به تجربه های قبلیتون اضافه بشه. و شیرجه بزنید توی این مشکلات، مجموع این تجربه ها میتونه باعث بشه چه توی زندگی و چه کار خودتون بتونید یه مجموعه موفق راه بندازید. و برعکسشم هست در صورت فرار کردن همیشه یه کارمند باقی خواهید موند و همیشه در حال فرار …

نکته سوم : هر سازمان یا محصول دارای چند مرحله زیر :

همیشه با سختی فراوان یه مجموعه شروع به کار میکنه به معرفی میرسه.بدلیل داشتن انرژی بالا در ابتدا و بازار محصول، مجموعه به رشد خودش ادامه میده تا به مرحله اشباع برسه و بعد افول مجموعه.

حالا اشباع چه زمانی میرسه ؟ باید بترسیم ؟ یه مقدار درباره این موضوع مینویسم.

ممکنه شما یه محصول جدیدی رو توی یه شهری آوردید و قصد دارید بفروشید. حتی اگر محصولی که شما دارید فقط شما دارید و هیچ فروشنده دیگه ای نداره آیا همینجوری میمونه ؟

تا زمانی که بازار از محصول شما یا محصول مشابه محصول شما اشباع نیست شما به این دوره نرسیدید ولی بالاخره زمانش فراخواهد رسید.

مجموعه اصلی خودم که در حوزه خرید و فروش مسکن هستش براتون مینویسم.

سال ۹۶ بازار معمولی بود ما شروع کردیم و حتی بارها داشت جایی پیش میرفت که قصد داشتیم مجموعه رو جمع کنیم. چون ضعیف بودیم و بازار اشباع بود. تا اینکه سال ۹۷ فرارسید و روند افزایش قیمت دلار و در کنار اون بالا رفتن قیمت مسکن شروع شد.

کار ما رونق گرفت و یه محرک خوب برای ما بود و باعث زنده موندن مجموعه ما شد. به مرحله رشد رسیدیم و الان که دارم این متن مینویسم با توجه به وضعیت اقتصاد جهان و شیوع بیماری کرونا و پایین اومدن قیمت نفت توی مرحله اشباع هستیم.

هر نمودار صعودی بالاخره یک زمان مجبوره پایین بیاد توی هر بازاری. ( در زمینه اقتصاد و مسکن در آینده متن های جداگانه ای مینویسم. )

ممکنه شما یه استارتاپ داشته باشید و مجموعه شماهم فعالیتشو به خوبی داره انجام میده و یک نیاز جدیدی از جامعه رو داره پوشش میده (مثل اسنپ). بعد از زمانی که به رشد رسیدید شرکت های رقیب پیدا میشن و به مرحله اشباع نزدیک میشید.

فکر میکنم این سه مثال کافی باشه تا درک درستی از منطقه اشباع داشته باشیم.

حالا چکار باید کرد ؟ یکی از مسیرهایی که پیش روتون هستش ادامه همین روند و از دست دادن دارایی و سودهای حاصله قبلی هستش (تا زمانی که یا پول شما تموم بشه یا بازار مجدد رونق بگیره به هردلیلی)، مسیر دوم ادغام با مجموعه قویتر برای حفظ بقا و مسیر آخر ایجاد تغییرات بنیادین در مجموعه.

پیشنهاد میکنم این مطلب رو هم مطالعه کنید : متفاوت بودن ( being different )

0 پاسخ

دیدگاه خود را ثبت کنید

تمایل دارید در گفتگوها شرکت کنید؟
در گفتگو ها شرکت کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *