همه چیز درباره فرانک لوید رایت
فرانک لوید رایت، به عنوان یکی از برجستهترین چهرههای معماری آمریکا، نقشی بیبدیل در شکلدهی به منظر معماری مدرن ایفا کرده است. او نه تنها به عنوان یک معمار بلکه به عنوان یک رویاپرداز بزرگ شناخته میشود؛ کسی که تخیل و نوآوریاش همچنان الهامبخش نسلهای بعدی است. رایت با خلق آثار برجستهای که بستر معماری مدرن را بنا نهادند، اصولی را معرفی کرد که از آن زمان تا به امروز تاثیر عمیقی بر این حوزه داشتهاند.
آثار رایت گستره وسیعی از خانههای انقلابی به سبک پریری، که به دلیل همپیوندی با طبیعت و طراحیهای بازشناختنیشان مشهور هستند، تا مدلهای ارگانیک منحصربهفرد و قابل دسترس برای قشر متوسط، که تحت عنوان «یوسنیایی» شناخته میشوند، را شامل میشود. او با نگاه تازهای که به فضا، فرم و عملکرد داشت، توانست اصول معماری را بازنگری کرده و آنها را با نیازهای زمانهاش سازگار کند. این نوآوریها و بینشهای پیشرو، رایت را در زمان حیاتش به یک فرد مشهور و مورد احترام تبدیل کرد.
رایت به طرز شگفتانگیزی پرکار بود و در طول دوران فعالیت حرفهای خود صدها ساختمان را طراحی کرد. این ساختمانها تنها محدود به خانههای مسکونی نبودند؛ بلکه موزهها، کلیساها، مراکز تجاری و حتی یک خانه سگ را نیز در بر میگرفتند. هر یک از این طرحها، چه شاهکارهای بزرگ و چه ایدههای منحصر به فرد و اغلب غیرمتعارف، نشان از ذهن خلاق و کنجکاوی داشت که مرزهای معماری را به چالش میکشید و از نو تعریف میکرد.
یکی از آثار برجسته رایت، خانهی آبشار (Fallingwater) است که به عنوان یکی از شاهکارهای معماری قرن بیستم شناخته میشود. این خانه با استفاده از سنگهای محلی و طراحیای که به نظر میرسد خانه را به بخشی از طبیعت پیرامونش تبدیل کرده، نه تنها نشانگر تسلط رایت بر هنر معماری بلکه بیانگر فلسفه او در ترکیب ساختارهای انسانی با طبیعت است.
از دیگر طرحهای برجسته او، موزه گوگنهایم در نیویورک است که به عنوان یک اثر هنری معماری مورد تحسین قرار میگیرد. این بنا با فرم مارپیچی منحصر به فردش، نه تنها به عنوان یک فضای نمایشگاهی بلکه به عنوان یک تجربه فضایی خودویژه، مفاهیم جدیدی را به معماری موزهها معرفی کرد.
به رغم طراحیهای برجسته و تاثیرگذار رایت، او هرگز از نوآوری و آزمایشگری دست نکشید. از خانههای کوچک یوسنیایی که برای اقشار متوسط طراحی کرد، تا ایدههای بیپروا و آیندهنگرانهای مانند شهر آرمانی Broadacre City، رایت همیشه به دنبال ایجاد ارتباطی جدید میان انسان، معماری و محیط زیست بود.
میراث رایت به گونهای است که تا به امروز همچنان در آثار معماران معاصر به چشم میخورد. او نه تنها به عنوان یک معمار بزرگ بلکه به عنوان یک فیلسوف و پیشگام در بازاندیشی مفاهیم معماری شناخته میشود. رایت با تلفیق هنر، طبیعت و نیازهای انسانی، اثری جاودانه بر جهان معماری به جای گذاشت که همچنان مورد مطالعه و تحسین قرار میگیرد.
خانه آبشار(1939)
مسلماً معروفترین خانه خصوصی قرن بیستم، این اقامتگاه و نیمرخ خیرهکننده آن – که در سال 1938 روی جلد مجله تایم مشخص شد – حسی را ایجاد کرد که رایت را در دهههای پایانی زندگی حرفهایاش به جلو راند. این خانه که در بالای آبشاری در Bear Run قرار دارد، یک کمپ تابستانی در غرب پنسیلوانیا متعلق به خانواده ثروتمند کافمن است. خانه بتنی و آهکی، با توده آبی که نام خود را به آن داده در هم تنیده شده است، یک شاهکار نمادین که آموزنده فلسفه رایت است.
کنتاک ناب (1956)
بیش از یک طرح رایت در پنسیلوانیا غربی وجود دارد. یوسنی یک طبقه که در تپه گچ واقع شده است، روی دامنه تپه ای امتداد یافته است و مناظری از تنگه رودخانه یوگیوگنی را ارائه می دهد. این اقامتگاه کوچک، که در چهار مایلی از خانه آبشار، شاهکار او، قرار دارد، بر اساس یک سیستم ماژول شامل مثلث های متساوی الاضلاع بود. این طرح نمونه ای درخشان از معماری ارگانیک است که شامل مجموعه ای از نورگیرهای شش ضلعی و مصالح محلی، از جمله سرو و سنگ مزرعه ای است که با دست تراشیده شده اند.
گری کلیف (1926)
خانه ای تابستانی در سواحل دریاچه ایری که رایت در اواخر دهه 20 برای داروین مارتین طراحی کرد، این خانه ممکن است نمونه ای گویا از منظره ای باشد که بر او تأثیر گذاشته است. این خانه باریک که بیشتر با نام رسمی اش شناخته می شود، که اشاره به جایگاه مشرف به دریاچه اش دارد، از مصالح بومی ادغام شده و فضای داخلی پر نوری دارد که پاییز سال 2018 بازسازی شد. گفتنی است که رایت آن را “خانه طبیعی” نامگذاری کرده است. گری کلیف دارای نمای بیرونی هنرمندانه ای از گچ و سنگ آهک است (پیریت(سولفید آهن) موجود در سنگ آهک به ساختمان ظاهر زنگ زده می بخشد). برخی گفته اند که از پنجره های گوشه ای، طاقچه های مشرف به آب استفاده شده است. شفافیتی که در طراحی طبیعت گرایانه نهفته است به آنچه رایت هشت سال بعد در خانه آبشار انجام داد منتهی شد.
خانه داروین دی.مارتین (1905)
رقابت خواهر و برادری ممکن است نقش کوچکی در تصمیم تاجر بوفالو داروین دی. مارتین، که برای شرکت صابون لارکین کار می کرد، داشته باشد تا فرانک لوید رایت را برای ساختن خانه اش استخدام کند، نمادی به سبک پرایری که در میان بهترین آثار این معمار قرار می گیرد. پس از اینکه برادرش، ویلیام، رایت را به طراحی خانه ای در اوک پارک(یک روستا در ایالات متحده آمریکا که در ایلینوی واقع شدهاست. ) وادار کرد، داروین رایت را به غرب نیویورک آورد و مجموعه ای از ساختمان ها را راه اندازی کرد، از جمله اقامتگاه اصلی طولانی و با پلان باز، یکی از بزرگترین ها در نوع خود که تاکنون ساخته شده است. (مارتین ظاهراً بودجه نامحدودی به رایت داده است). خانه اصلی و ساختمانهای مجاور آن دارای انبوهی از شیشههای هنری طراحی شده توسط رایت است که رنگهای جواهری را در سراسر این شاهکار مسکونی پخش میکند.
موزه گوگنهایم(1959)
گوگنهایم که شش ماه پس از مرگ فرانک لوید رایت در سال 1959 افتتاح شد، با انتقاداتی روبرو شد که میتوان تصور کرد معمار از شنیدن آن لذت میبرد: اینکه این ساختمان باورنکردنی آنقدر چشمگیر بود که هنر درون را تحت الشعاع قرار میداد. این مرکز فرهنگی، اوج سبک استوانهای و دایرهای رایت است. روبانی از بتن در سمت شرقی بالا، از طرح قبلی اش برای افلاک نمای گوردون استرانگ نشات گرفته است. دهلیز باز و پلان کف منحنی و مارپیچ، تجربه تماشای منحصر به فردی را ایجاد میکند و کاربران به آرامی به سمت بالای پوسته ناتیلوس معمارانه بالا میروند.
راش زرشکی (1959)
این خانه خصوصی در استیتن آیلند، تنها اقامتگاه طراحی شده توسط رایت در شهر نیویورک است. از پنجره های پیش ساخته ای استفاده شده، که مالکان اصلی کاترین و ویلیام کاس در اواخر دهه 50 از مارشال اردمن، سازنده لوازم پیش ساخته خصوصی که با رایت همکاری می کرد، خریدند. خانه نمونه ای از تلاش های مادام العمر معمار برای ایجاد مسکن با طراحی خوب و مقرون به صرفه است.
کنگره بث شولوم(1954)
تنها کنیسه طراحیشده توسط رایت، معبدی باشکوه در حومه فیلادلفیا، قطعه ای منحصر به فرد از معماری مذهبی مدرنیستی است. سقف هرمی بزرگ، با دیوارهای شیبدار از فایبرگلاس شفاف و پلاستیک، ساخته شده بر روی سه تیر فولادی، اجازه ورود نور را می دهد و در هنگام غروب خورشید درخشش طلایی به خود می گیرد. در طول یک روز آفتابی سایه های پرندگانی که در بالا پرواز می کنند قابل مشاهده است. چشم انداز رایت به دو استعاره مذهبی یعنی کوه سینا (این کوه در دینهای ابراهیمی بهویژه یهودیت شهرت فراوانی دارد.) و یک چادر اشاره می کند که توسط خاخام آن زمان پیشنهاد شده بود، که زیربنای برداشت منحصر به فرد او از یک فضای مقدس مشترک است.
خانه پاپ-لی (1941)
با سابقه چندین دهه جابجایی و مسائل مالی، این یک معجزه است که این برداشت جمع و جور در یک خانه یوسنی هنوز وجود دارد. رایت این اقامتگاه 1200 فوت مربعی را برای نویسنده واشنگتن پست، لورن پاپ، طراحی کرد که مجبور شد از روزنامه اش وام بگیرد تا بتواند هزینه این ملک را بپردازد. مالکان بعدی پس از اینکه ملک به ساختن بزرگراه محکوم شد، آن را به مکانی دیگر منتقل کردند (پس از آن وقتی مشخص شد که روی خاک رس دریایی ناپایدار قرار دارد، باید دوباره با هزینه 555000 دلار منتقل میشد). ولی ارزش همه هزینه ها را داشت. رایت از نامگذاری خانه مزین به سرو به نام تاچ استون صحبت کرد. او احساس می کرد که چیدمان L شکل یکی از بهترین شکل ها برای درک مفهوم یوسنی او بود.
مزرعه آولدبرس (1941)
زندگی حرفه ای رایت مملو از موارد کمیاب است، اما تعداد کمی از آنها به مزرعه بازسازی شده جنوبی نزدیک می شوند که نوبت به اضافه شدن منحصر به فرد به آثار معمار می رسد. سی. لی استیونز مجموعهای از زمینهای مزرعهای را در شهرستان بوفورت، کارولینای جنوبی ترکیب کرد و رایت را استخدام کرد تا یک نماد معماری سنتی جنوب را دوباره تجسم کند. این سایت که در ابتدا در دهه 40 ساخته شد و به دلیل کمبود مواد در زمان جنگ با مشکل مواجه شد، از بین رفت، اما توسط تهیه کننده جوئل سیلور نجات پیدا کرد و بازسازی شد. در حالی که برخی از آزادیها با کار رایت توسط مالکان اصلی و معماران مرمت گرفته شد، آولدبرس هنوز فرصتی سورئال برای مشاهده سبک رایت به چمنهای پهن پر از بلوطهای زنده و خزههای اسپانیایی ارائه میدهد. ائتلاف زمین باز شهرستان بوفورت، که این سایت را مدیریت می کند، سال گذشته اعلام کرد که ارائه تور سالانه را آغاز خواهد کرد.
فرزند خورشید (1958)
در حالی که به اندازه شاهکارهای مسکونی او شناخته شده نیست، این گردهمایی از ساختمان های طراحی شده توسط رایت در پردیس کالج جنوبی فلوریدا بزرگترین مجموعه آثار او در جهان است. این نام برگرفته از توصیف خود رایت از این «دانشگاه فردا» است که او برای دو دهه روی آن کار کرد: «بیرون از زمین و در نور، فرزند خورشید». این مجموعه که تحت سلطه قوی کلیسای کوچک و ناو مانند آنی فایفر است، متشکل از دهها ساختمان، نمونههای یکپارچه از معماری ارگانیک ساخته شده با مس، سرو آب جزر و مد، و حتی پوستههای خرد شده کوکینا (صدف سنگ) است که در طول دهههای 40 و 50 به پایان رسید.
خانه روزنباوم (1940)
این خانه خانوادگی استنلی و میلدرد روزنبام که در کرانه شمالی رودخانه تنسی قرار دارد، یکی از بهترین نمونههای مفهوم طراحی یوسنی رایت، مبتنی بر معماری ارگانیک مقرون به صرفه است. طبق گزارش یواسای تودی(یک روزنامه آمریکایی)، سقفهای کنسولی براق و شیشههای بسیار زیاد که «تمایز بین فضای داخلی و خارجی را محو میکند». این خانه که در سال 1940 ساخته شد، در 1948 گسترش یافت و اندازه آن تقریباً دو برابر شد، بخش افزوده شده نیز توسط رایت طراحی شده بود.
سمارا (1956)
این جواهر اواخر دوران شغلی که نام آن برگرفته از نوعی دانه بالدار در داخل مخروطهای کاج درختان مجاور است، برای دکتر جان و کاترین «کی» کریستین، که در دانشگاه پردو در همان نزدیکی کار میکردند، طراحی شد. اتاق نشیمن بزرگ که میتوانست 50 نفر را در خود جای دهد، برای سالنهای مکرر این زوج ایدهآل بود و حتی دارای یک سکوی طراحی شده توسط رایت است. طرح رنگ روشن خانه منعکس کننده تمایل خانم کریستین برای فضای داخلی پرشورتر بود. رایت ظاهراً در این مورد اختلاف نظر داشت، اما همسرش، اولگیوانا، اختلاف نظر را شنید و به او گفت که با دو شاگرد روی طرح کار خواهد کرد.
فردریک سی روبی هاوس (1906)
در حالی که مالکیت خانه روبی در بیشتر قرن بیستم به این سو و آن سو تغییر یافته است، اما جایگاه آن در پانتئون طراحی مدرسه پریری تزلزل ناپذیر است. فضای اصلی نشیمن خانه، یک اتاق نشیمن-ناهارخوری با پلان باز با یک دودکش مرکزی، یکی از بهترین تجلیات رایت از سبک اولیه خود محسوب میشود که با پنجرههای سربی هنرمندانه و وسایل روشنایی و مبلمان سفارشیاش پوشیده شده است. طرح رایت که حول دو کشتی مستطیل شکل طراحی شده است، در هاید پارک بسیار گسترده است، سقفهای کنسولی و آجرهای رومی آن افقهای بیپایان مناظر وسیع غرب میانه را به یاد میآورند. بازسازی داخلی 11 میلیون دلاری شامل بازسازی درب ورودی و مبلمان اصلی، درخشش جدیدی به این اقامتگاه برجسته بخشیده است.
خانه اوری کونلی (1908)
یکی از بزرگترین و خیرهکنندهترین طرحهای رایت در سبک پریری، این ملک متعلق به یک کارخانه دار محلی، که در شبهجزیرهای در رودخانه دسپلینز(یک شهر در ایلینوی ) قرار گرفته است، نقطه عطفی است که بهخاطر طراحی جادار و پنجرههای هنریاش معروف است. فضای داخلی اصلی که به طور کامل توسط رایت طراحی شده است، از بهترینهای او به حساب میآید که شامل طرحهای فرش، پارچهها و نقاشیهای دیواری خودش است. پس از سال ها حضور در بازار، خانه در اوایل سال 2019 توسط یک خریدار خصوصی خریداری شد.
روکری (1905)
در حالی که رایت به عنوان یک استعداد پرورش یافته در شیکاگو در نظر گرفته می شود، این پروژه بازطراحی لابی تنها اثر او بر روی یک آسمان خراش در مرکز شهر است که سهم نمادین شهر در معماری مدرن است. او فضای معروفی را انتخاب کرد که توسط برنهام و روت طراحی شده بود و آن را با سنگ مرمر و تزئینات به سبک ایرانی باز کرد و یک محوطه نور خیره کننده ایجاد کرد که همچنان یکی از برجسته های معماری دایره ای است. آثار او، که آثار روت را به تصویر کشیده است، دارای چراغهای هندسی نفیس است.
معبد وحدت (1908)
یک کلیسای رادیکال ساخته شده از بتن مسلح، که به عقیده بسیاری یکی از اولین ساختمان های مدرن در جهان است، معبد وحدت به طور جسورانه ایده های معماری مذهبی را به چالش کشید و بازتعریف کرد. بخشی از رویکرد رایت ناشی از بودجه نسبتاً کم بود که او را به سمت انتخاب مقرونبهصرفهتر بتن و مقداری فشرده سوق داد که منجر به شکل مکعبی شد. اما استفاده هنرمندانه او از فضای داخل محراب اصلی – که با دقت ریاضی در اطراف چوب غنی، شیشه های رنگی و مبلمان طراحی خود رایت چیده شده است – مکانی کاملاً متناسب برای استراحت و آرامش را ارائه می دهد. بازسازی سال 2017 حس زیبایی فضایی را در این محراب افزایش می دهد.
خانه ویلیام اچ وینزلو (1893)
این اولین ماموریت مستقل مسکونی رایت بود، و به این ترتیب، بینش های اولیه را در مورد سبک و زیبایی شناسی در حال توسعه معمار ارائه می دهد. جلوی متقارن خانه به سه بخش اصلی تقسیم میشود: نوارهای سنگی، آجری رومی و سفالی که همگی زیر سقفی شیبدار و لبههای پهن قرار گرفتهاند. این خانه که درست پس از توقف کار با آدلر و سالیوان به پایان رسید، بعداً توسط خود رایت «اولین خانه پریری» نام گرفت.
خانه و استودیو فرانک لوید رایت (1889)
این خانه نسبتاً کوچک که با وام از کارفرمای آن زمان خود لوئیس سالیوان خریداری شد، که بیش از دو دهه با اضافه شدن به استودیو و اتاق بازی کودکان ساخته شد، به زادگاه سبک پریری تبدیل میشود، انباشته شدن ضمیمه ها نشان میدهد که رایت به آرامی واژگان معماری اولیه خود را توسعه میدهد. یکی از نکات برجسته ماموریت های رایت در اوک پارک است. این خانه شامل یک دفتر کار شیک با یک نور معلق هشت ضلعی و اتاق نقشه کشی است، رایت و همکارانش شاهکارهایی مانند خانه روبی را طراحی کردند. رایت حتی دیوارهای داخلی را تغییر مکان داد و آزمایش کرد، از نتایج عکس گرفت و درس ها را در پروژه های جدید به کار برد. این اقامتگاه همچنین دارای مجموعهای از مجسمهها با همکار ریچارد باک است.
خانه امیل باخ (1915)
یک نمونه عالی از یک خانه به سبک اواخر پریری با جهت مکعب، که درست قبل از اینکه رایت به سبکی تحت تأثیر ژاپنیها نقل مکان کند، به پایان رسید، خانه امیل باخ، واقع در محله راجرز پارک شیکاگو، در حال حاضر به عنوان ملک اجارهای در دسترس است. این خانه که اکنون در میان یک خیابان شلوغ قرار دارد، در ابتدا قرار بود یک «خانه روستایی» باشد، با یک پیادهروی کوتاه و بدون محدودیت تا دریاچه میشیگان مجاور. علیرغم مجموعهای از بازسازیها در طول سالها، خانه فرصتی بینظیر برای اقامت شبانه و قدردانی از کار رایت ارائه میکند.
خانه ویلیتس (1901)
این خانه حومه ای متعلق به اواخر قرن برای رئیس یک ریخته گری برنج توسط بسیاری از محققان رایت اولین خانه واقعی به سبک پریری است. در امتداد یک پلان صلیبی با استفاده از قاب چوبی و ساختاری به سبک گچ بری چیده شده است، رایت درها و سایر مرزها را حذف می کند. این خانه 6000 فوت مربعی دارای پنجره های شیشه ای سربی است که توسط معمار طراحی شده است که به حیاط و ایوان باز می شود.
خانه کنت و فیلیس لورن (1951)
رایت خانه را «گوهر کوچکش» نامید و به مشتریان احتمالی که از شیکاگو به تالیسین سفر میکردند میگفت که به آنجا رفته و از آن دیدن کنند تا سبک او را درک کنند. خانهای یک طبقه که به سبک کاربردیتر و قابل دسترستر یوسنیایی معمار ساخته شده بود، خانه لورن، در راکفورد، ایلینویز ساخته شد، با بزرگترین یا معروفترین پروژه رایت فاصله زیادی داشت. اما این تصویر بیرونی جنبهای از کار رایت را نشان میدهد که اغلب تحت الشعاع داستانهای نبوغ خودپسند او قرار میگیرد: طراحی انسان محور و مشتری محور. این خانه که بهعنوان خانهای برای سرباز سابقه دار در جنگ جهانی دوم، کنت لورن، و همسرش فیلیس ایجاد شده است، خانهای قابل دسترس است که دههها جلوتر از قوانین ساختمانی امروزی ساخته شده است.
دفتر مرکزی جانسون وکس (1939)
ساختمان اداری SC جانسون از کلیشههای تجاری اجتناب میکند: کارگران قبل از ورود به فضای داخلی پر از نور، با ردیفهایی از ستونهای ارگانیک و منحنی که جنگلی انتزاعی را ایجاد میکنند، با یک نمای بیرونی ساده و عضلانی ساخته شده از روبانهایی از شیشه و آجر، بیشتر شبیه به محوطه دانشگاه نسبت به شرکتهای بزرگ، استقبال میشوند. اطراف منشی ائتلاف خطوط نرم و هوای کلیسای جامع درون نشان می دهد که اگر مبلمان اداری برداشته می شد، کمتر شبیه محل کار بود تا جایی که در آن تفکر و تأمل باشد. رایت برای طراحی این فضا توسط هربرت فیسک جانسون جونیور(یک تاجر و تولید کننده آمریکایی)، فرزند کسب و کار خانوادگی، مأموریت یافت. پس از افتتاح به عنوان دفتری برای آینده معرفی شد. برج تحقیقاتی سال 1950، افزوده شده به همان اندازه جاه طلبانه رایت، دارای یک سیستم طراحی منحصر به فرد است که به همراه انبوهی از طبقات دایره ای شکل، حس درخت پوشیده شده با شیشه را ایجاد می کند، به ویژه مجموعه ای از لوله های شیشه ای افقی که ورود نور را بدون منظره امکان پذیر می کند. (ظاهراً رایت با کارخانجات اطراف موافقت نکرده بود).
وینگ اسپرد(1937)
یک اقامتگاه خصوصی که رایت در سال 1936 برای مالک اس سی جانسون، هربرت فیسک جانسون جونیور، طراحی کرد، وینگ اسپرد، یک خانه آجری ساده با چهار بال که در سراسر ملک پخش شده است، همانند نام خود عمل می کند. اتاق نشیمن مرکزی، فضایی گنبدی شکل، دارای یک شومینه عمودی 30 فوتی و مبلمان اصلی طراحی شده توسط رایت است. این خانه که از آخرین خانههای پریری محسوب میشود، مملو از چیزهای منحصربهفردی است، از جمله بالکن دراماتیک «رومئو و ژولیت» که بر فراز چشمانداز است و چشمانداز لانه کلاغی، مکان بازی مورد علاقه بچههای جانسون که در بالای خانه ساخته شده است.
جیکوبز اول (1937)
این اقامتگاه L شکل در مدیسون متعلق به صاحب روزنامه محلی است و اولین طرح از طرحهای یوسنی رایت. تلاش او برای ساخت خانههای مقرونبهصرفه و با طراحی خوب برای عموم مردم است، این اقامتگاه دارای طرحی ساده و باز و دیوارهای تخته سه لا است. در حالی که سایر یوسنیها پیچیدهتر و پرهزینهتر میشوند، این ساختار ساده و صادقانه ممکن است نزدیکترین نقطه به آرمانهای اتوپیایی رایت باشد.
خانه اجتماع متحدان (1947)
خانه اجتماعات وحدت گرا، که برای جماعتی که رایت و پدرش را به عنوان اعضای آن به حساب می آورد، طراحی شده است، به عنوان یک قطعه وحیانی از معماری مذهبی مدرن است. رایت گفت انحناهای برازنده سقف بال های پرنده را در حال پرواز به یاد می آورد. ساختار تیز و زاویه ای که از سنگ آهک، مس و شیشه ساخته شده است، ایده های بلندی و خوش بینی را به هم منتقل می کند. مجموعهای از توسعهها، از جمله افزودنی منحنی از سال 2008، مکان «کلیسای شهرستان» را به یک عبادتگاه شلوغ و فعال تبدیل کرده است.
کلبه ست پترسون (1958)
کلبه ست پترسون، کلبه ای به مساحت 880 فوت مربع که در جنگل های ویسکانسین قرار دارد، یکی از طرح های کمتر شناخته شده فرانک لوید رایت است، خانه ای به سبک یوسنیایی در میان درختان در یک مکان برجسته در دریاچه دلتون، که بر روی برامدگی. شاید این کوچکترین ساختمان معمار باشد، اما ممکن است یکی از بزرگترین طبقه ها را داشته باشد. پترسون، اهل بلک ارث در همان نزدیکی، به رایت نزدیک شد تا یک خانه کوچک طراحی کند. طرح های رایت برای خانه تک خوابه، کوچکترین طرح مسکونی او، شبیه یک اتاق یک نفره با سقفی شیبدار بود. به گفته دستیار معمار ویلیام وسلی پیترز، با وجود ردپای کوچک، کلبه “بیشتر از هر ساختمانی که رایت ساخته است، در هر فوت مربع معماری دارد.” در حال حاضر برای اقامت شبانه در دسترس است.
تالیسین (اصالتاً 1911)
«تاریخ آن یکی از طنزهای غم انگیز است. شخصیت آن یک آرامش فوق العاده است.» بخشی از مقاله مجله تایم استودیوی خانگی فرانک لوید رایت را که در میان تپههای ویسکانسین نزدیک زادگاهش ساخته است، توصیف میکند. تنها برای 60 سال، این محل سکونت و محل کار اصلی او بود، علیرغم تعدادی از تراژدی ها و مشکلات، از جمله آتش سوزی که دو بار خانه اصلی را ویران کرد و قتل معشوقه رایت ماماه بورثویک(مری بوتون بورثویک) و شش نفر دیگر (در 15 آگوست 1914، جولیان کارلتون، خدمتکار مرد که چندین ماه قبل از آن استخدام شده بود و ظاهراً از نظر روانی ناپایدار بود، تالیسین را آتش زد و هفت نفر را با تبر به قتل رساند). تکرار فعلی تالیسین که به سبک پریری طراحی شده است، دارای سنگ آهک زرد استخراج شده محلی است، در نزدیکی مکان برخی از اولین آثار رایت، از جمله مدرسه خانگی دامنه تپه که در اثر زمان تخریب شده و آسیاب بادی رومئو و ژولیت که در سال 1992 بازسازی شد، قرار دارد.
خانه دانا-توماس (1902)
سوزان لارنس دانا، یک فرد اجتماعی و وارث ثروت معدن، به دنبال یک معمار برای طراحی مجدد عمارت ایتالیایی شیک خانواده اش در اسپرینگفیلد، منطقه اریستوکراسی هیل ایلینوی بود. معمار منتخب او، در حرکتی جسورانه که متناسب با سبک اعتماد به نفس او بود، به سرعت از یک بازسازی ساده به ساخت یک خانه کاملاً جدید، خانه ای که به ویترین اولیه سبک پریری در حال تکامل او تبدیل می شد، حرکت کرد. چک سفیدی که دانا برای پروژه ارائه کرد، به فرانک لوید رایت فضای کافی برای آزمایش و ایجاد داد. خانه 35 اتاقه، 12000 فوت مربع، یک اقامتگاه شیک که برای سرگرمی ساخته شده است، منعکس کننده مفهوم رایت از “گسترش فضا” است، با پنجره هایی که برای جلب مهمانان قرار داده شده است. امروزه، بسیاری از کارهای سفارشی مبلمان و طراحی های داخلی او هنوز به نمایش گذاشته می شود، از جمله قطعاتی که با الگوی سماقی که در سرتاسر ساختمان تکرار می شود و سه پایه هایی که برای نمایش مجموعه هنری ژاپنی دانا استفاده می شود، به نمایش گذاشته شده است.
ایستگاه خدمات آر.وی لیندهولم (1958)
رانندگان از کنار پمپ بنزینهای بیشماری عبور میکنند، اما اگر برنامه سفرشان آنها را به شمال مینهسوتا برساند، به احتمال زیاد چیزی شبیه به این پروژه نادر کنار جادهای از فرانک لوید رایت نخواهند دید. این پمپ بنزین منحصربهفرد در کلوکت، مینهسوتا، با یک سکوی دید با دیوارهای شیشهای و سایبان 32 فوتی مسی،ساختاری زیبا و البته عجیب که با قفسههای تنقلات ارزان قیمت و سیگار خراب میشود. این چیز عجیب و غریب تنها قسمت تمامشده شهر آرمانشهر رایت بروداکر(شهر Broadacre یک مفهوم توسعه شهری یا حومه ای بود که توسط فرانک لوید رایت در بیشتر عمر خود ارائه شد. او این ایده را در کتاب خود در شهر ناپدید شده در سال 1932 ارائه داد.) است، توسعه عظیم حومهای رایت تا دههها تا زمان مرگش در سال 1959 تصحیح شده بود. ایستگاه خیابان کلوکت 202 در فهرست ملی مکانهای تاریخی ثبت شده است و هنوز هم میتوان از آن بازدید کرد.
هتل پارک این (1910)
نمای آن، بدون تردید رایت با وسعت میدان دید افقی، پیشآمدگیهای عریض، و شیشههای رنگی مدرسه پریری، در سراسر خیابان از پارک مرکزی در شهر میسون، آیووا میدرخشد. از میان تعداد انگشت شماری از هتل هایی که فرانک لوید رایت در طول زندگی خود طراحی کرد، تنها هتلی که هنوز پابرجا مانده است، هتل پارک این است. بازسازی اخیر که به عنوان یک کاتالیزور اقتصادی برای یک شهر کوچک عمل کرده و کمیسیون رایت را حفظ کرده است. این بنای برجسته آیووا که تقریباً 15 سال قبل از مجتمع هتل امپریال در توکیو ساخته شد، عناصر طراحی و ایدههایی را که در کارهای بعدی مورد استفاده قرار گرفت، از پیش ترسیم کرد.
خانه باکمن ویلسون (1956)
خانه باکمن ویلسون با سه اتاق خواب با مساحت 1700 فوت مربع که در سال 1956 تکمیل شد، نمونه ای از طراحی یوسنی و نمونه نادری از چیدمان با طبقه دوم و بالکن کنسولی است. در سال 2014، این خانه تخریب شد و از سایت نیوجرسی خود به موزه کریستال بریج در آرکانزاس در تلاشی باورنکردنی برای حفظ و بازسازی منتقل شد.
برج شرکت پرایس (1956)
رایت طرح بلند مرتبه خود را به عنوان “درختی که از جنگل شلوغ فرار کرد” توصیف کرد، راهی مناسب برای ترسیم تصویری از این زیبایی نامتقارن، شامل 19 طبقه از دیوارهای زاویه دار که از هر زاویه متفاوت به نظر می رسند. بر اساس طرحی برای آپارتمان ها در معماری منهتن در دهه 20 ایجاد کرد، ایده اصلی زمانی که هارولد پرایس، صاحب یک شرکت محلی نفت و مواد شیمیایی، رایت را برای ساختن اولین آسمان خراش خود استخدام کرد، به اوکلاهاما منتقل شد. این برج مسی که در سال 1956 افتتاح شد، بر خط افق مسلط بود. بازدیدکنندگان اکنون می توانند در هتلی در نیمه بالایی ساختمان اقامت کنند.
تئاتر کالیتا هامفریس (1959)
این پروژه یکی از آخرین ساختمانهایی است که او طراحی کرده و یکی از تنها سالنهای بازمانده رایت است، این پروژه دارای یک طبل صحنه مدور است که بالای ساختمان اصلی امتداد دارد. نمونه ای از فلسفه ارگانیک رایت، این ساختمان از مجموعه ای از دیوارهای منحنی تشکیل شده است و خود صحنه روی یک صفحه گردان قرار دارد که امکان تنظیم همزمان چند صحنه را فراهم می کند. طراحی جسورانه یک ربع قبل از مرگ او تمام شد.
تالار کنفراس ASU گاماژ (1964)
این تالار دایرهای شکل که از طرحهایی که رایت برای خانه اپرایی در بغداد ایجاد کرده اقتباس شده است و تنها ساختمان عمومی رایت در کل ایالت است. صحنه اصلی تطبیق پذیر توسط مجموعه ای از 50 ستون احاطه شده است که به صورت بصری از طریق یک الگوی دایره ای تکرار شونده به هم متصل شده اند، که توسط یک جفت گذرگاه پشتی پرنده احاطه شده است. در حالی که نمای بیرونی از آنچه بیشتر خوشایند رایت باشد دور است، فضای داخلی دایره ای شکل، جایی که هر صندلی بیش از 115 فوت از صحنه فاصله ندارد و به خاطر آکوستیک باورنکردنی مشهور است.
خانه دیوید و گلدیس رایت (1952)
اقامتگاه فینیکس (مرکز ایالت آریزونا آمریکا) در سال 1952 برای پسرش دیوید و همسرش گلدیس ساخته شد – آنها آن را تاج محل خود نامیدند – این اقامتگاه و طرح مارپیچ آن پیشروی برای طراحی گوگنهایم رایت در نظر گرفته می شود. طبق گزارش قبلی اداره حفاظت تاریخی شهر از سال 2012، این “مهمترین اثر در شهر فینیکس توسط مهم ترین معمار تاریخ آمریکا” است.
خانه نورمن لایکز (1967)
رایت در سال 1959 این خانه را برای نورمن و ایمی لایکز طراحی کرد و منحنی ها و اشکال کوه های مجاور را ایجاد کرد تا اقامتگاهی با منظره ای عالی از دره نخل ایجاد کند (همه اتاق خواب ها به دره باز می شوند). این آخرین طرحی بود که او قبل از مرگش در آوریل 1959 تمام می کرد. شاگرد او جان راتنبری، که قبل از مرگ با او مشورت کرد، طراحی و ساخت خانه را در سایت اصلی به پایان رساند. بسته بندی داخلی منحصر به فرد، که شامل تعداد زیادی داخلی است، برای مالک قبلی توسط راتنبری در سال 1994 به روز شد.
تالیسین وست (1937)
رایت در طول زندگی حرفهای خود روی طرحهای زیادی کار کرد، اما هیچیک به اندازه این پاسگاه صحرایی خارج از اسکاتسدیل که او آن را «برترینهای جهان» مینامید، ارتباط شخصی او را آشکار نمیکند. این اقامتگاه فصلی در نزدیکی کوههای مک داول که در سال 1927 بهعنوان خانه زمستانی، استودیو و در نهایت مرکز مدرسهای که نام او را یدک میکشد، هر ساله با نوری باورنکردنی (که در اصل از روی سقفهای بوم فیلتر شده بود) و طبیعی به استقبال رایت و همراهانش میرفت. رایت با یک چکش به آن سلام میکرد و در طول زندگی خود، اغلب با کمک دانش آموزان، دائماً زوایا و سطوح جزئی را دستکاری و تنظیم می کرد. سقف شیب دار ساختمان، سنگ تراشی بیابانی و خرپاهای چوب قرمز، و همچنین نمادهای علامت تجاری با الهام از سنگ نگاره های بومی، دیدگاه او را از معماری آریزونا به نمایش گذاشت.
خانه میلارد (1923)
اولین خانه بلوک نساجی رایت، که دارای دستههایی از بلوکهای بتنی تزئینی است که مانند لگوها در کنار هم قرار میگیرند، نمونهای نادر از طراحی عمودی تراز شده از معمار را ارائه میدهد، یک پشته سه طبقه با تعداد زیادی تراس برای استفاده به عنوان اتاقهای بیرونی. این ساختمان که برای فروشنده آثار هنری آلیس میلارد ساخته شده است، با نام مستعار La Miniatura، کاملاً در داخل دره ای در نزدیکی پاسادینا(یک شهر در کالیفرنیا)قرار می گیرد و با مناظر اطراف و آرویو(یک شهر در کالیفرنیا) ترکیب می شود. رایت هنگام توصیف این تکنیک ساختمانی از خود به عنوان “بافنده” یاد می کند و توضیح می دهد که می تواند خانه ها را بی نهایت با این “پارچه سنگ تراشی” ببافد.
خانه انیس (1933)
آخرین و بزرگترین خانههای بلوک سیمانی که رایت برای لسآنجلس، خانه انیس یا قصر کوچک طراحی میکرد، همانطور که معمار بنا را لقب میداد، ، با طرحهایی بر اساس یک طرح واقعی شاید دستاورد بلند دوره احیای مایاها باشد. نقطه عطفی که از 27000 آجر ساخته شده و بر محل تپه آن در لوس فلیز (یک محله در لس آنجلس، کالیفرنیا) تسلط دارد.
خانه هالی هاک (1921)
این معبد بتنی از یک خانه در تپه زیتون که باتوجه به گل مورد علاقه مالک، که تصاویر آن طرحی تکراری را تشکیل می دهد، نامگذاری شده است، تلاش رایت برای ایجاد سبکی منطقه ای برای لس آنجلس، سبکی که او در یک لحظه آن را دوبله کرد.” کالیفرنیا رومانزا.” خانه اصلی که در ابتدا قرار بود یک مجتمع بزرگ برای آلین بارنزدال(یک وارث نفتی آمریکایی که بیشتر به عنوان مشتری فرانک لوید رایت برای خانه هالی هاک شناخته می شد ) باشد، دارای تعدادی تراس، سطوح تقسیم شده و حیاط است که همه بخشی از تلاش رایت برای ادغام فضای داخلی و خارجی است. خانه هالی هاک که تحت نظارت پسرش، لوید رایت، و دستیار رودلف شیندلر، در زمانی که معمار اصلی بر روی هتل امپریال توکیو کار می کرد، به شاهکار رایت تبدیل شده است.
استور هاوس (1923)
این خانه در هالیوود هیلز که برای یک پزشک ویسکانسین ساخته شد، رایت در حال آزمایش در چندین جبهه، ادغام الگوهای معماری مایاها در حالی که سعی میکرد سیستمی از ساخت و ساز بلوک نساجی را امتحان کند، امیدوار بود تبدیل به یک روش ساختمانی ارزان و در دسترس شود. نتیجه، یک ویلای معبد مانند که به نظر می رسد در دامنه تپه ساخته شده است، زمانی که متعلق به جوئل سیلور، تهیه کننده بود، شروع به بازسازی چند میلیون دلاری کرد.
هانا-خانه لانه زنبوری (1936)
این خانه در منطقه خلیج در انتهای دهه 30 برای یک جفت مربی استنفورد طراحی شده است، رایت در حال آزمایش با طراحی چند ضلعی، با استفاده از ماژولهای لانه زنبوری برای ارائه آزادی حرکت بود. این خانه که عمدتاً از چوب سرخ بومی ساخته شده بود، طی یک دوره 25 ساله اصلاح شد و به رایت اجازه داد ایدههای فضا را آزمایش کند. این اولین آزمایش او برای طراحی بدون زاویه راست بود، طرحی برای معماری ارگانیک که ظاهراً خدمه ساخت و ساز را دیوانه کرد.
فروشگاه هدیه موریس وی.سی (1947)
این کادوفروشی خمیده، که تنها اثر او در سانفرانسیسکو است، اثبات مفهومی برای موزه مارپیچ گوگنهایم، رایت را در حالتی تجربی نشان میدهد. این فروشگاه که در یک انبار سابق واقع در منطقه خردهفروشی شهر ساخته شده بود، آزمایشی و دارای یک ورودی آجری برای جذب خریداران بود، برخلاف پنجرههای شیشهای که رایت گفت: «نمایش مبتذل تجارت». سطح شیب دار مارپیچ شیک داخل، آزمایشی برای موزه بزرگتر و نمادین او بود. این فضا که توسط گالری Xanadu فروخته و بازسازی شده است، در حال حاضر بسته شده است، اما امیدواریم که مالک جدید فضا را به شکوه اولیه خود بازگرداند.
مرکز مدنی شهرستان مارین (1962)
این کمیسیون مدنی کمیاب که توسط رایت طراحی شد و پس از مرگ او به پایان رسید، شامل یک ساختمان اداری چند طبقه و یک تالار عدالت آیندهنگر است که به اندازه کافی برای ابرقهرمانان مورد استفاده قرار میگیرد. این مجموعه گسترده، با نقشی دایرهای، سقفهای آبی منحنی، دهلیزهای بزرگ، گنبد و گلدستههای طلایی، و کورههای عمودی از فلزات روکش شده با طلا در ورودیها، میتواند آخرین نظر رایت در مورد منظره کالیفرنیا در نظر گرفته شود. او گفت که میخواهد معماری ایجاد کند که «مناظر را زیباتر از قبل از ساخت آن ساختمان کند» و او شهرستان مارین را خیرهکننده میدانست. سقف قرار بود طلایی باشد تا با رنگ تپههای مجاور همخوانی داشته باشد، اما رنگ واقعاً مشابه آن پیدا نشد.
خانه ادی (1963)
اگر رایت را یک معمار متکبر میدانید، داستان این خانه سگ سفارشی ممکن است حداقل به شما مکثی موقت بدهد. در سال 1956، جیم برگر 12 ساله، که والدینش صاحب خانه ای از رایت بودند، به معمار نامه نوشت و از او خواستند تا برای سگ لابرادور رتریور خود، ادی، یک خانه سگ طراحی کند. رایت پاسخ داد و گفت که او مشغول است، اما به برگر پیشنهاد کرد که بعداً دوباره او را امتحان کند. یک سال بعد، برگر نوشت و رایت طرحهایی را برای کوچکترین سازهای که تا به حال ساخته بود ارائه کرد. نسخه اصلی از بین رفت، اما یک ماکت اخیراً توسط جیم ساخته شد (تصویر پایین) و به مارین کانتی مرکز مردمی شهرستان مارین، از آثار رایت اهدا شد، که قصد دارد این سازه را حفظ کرده و به نمایش عمومی بگذارد.
منبع : معماری پدیا