بایگانی برچسب برای: ریزش بورس

اقتصاد، بورس و سرمایه گذاری ما

تاثیرات اقتصاد، بورس و سرمایه گذاری ما بریکدیگر:

در چند دهه قبل حتی دوره پهلوی اقتصاد ایران بر اساس نفت و بازرگانی اداره میشد و سود های خوبی هم نصیب فعالان این حوزه میکرد.

اقتصاد نفت و بازرگانی یعنی دولت نفت میفروخت و دلار را وارد کشور میکرد و مردم هم با تاسیس مغازه ها و کمک همان دلارهای دولتی ( چه به صورت سود بانکی چه ایجاد تقاضا ) از هم جنس میخریدند و اقتصاد با همین شکل به اینجا رسید.

اما لازم است بدانیم آن دوره گذشته و پایه اقتصاد دچار تغییرات گسترده ای شده.

دوره تاسیس واحد ها و مجتمع های تجاری به پایان رسیده و دوران دیجیتال آغاز شده است. البته به این جمله به صورت صفر و صد نگاه نکنید، ممکن است یک واحد تجاری در یک نقطه خوب کار کند.

در حال حاضر اگر در سه حوزه فعالیت داشته باشید سود خوبی میکنید.

حوزه انرژی (نفت و مخصوصا گاز)، کشاورزی و حوزه برندینگ.

طی دوران کرونا قیمت جهانی نفت به شدت افت کرد. ولی شاهد افت قیمت در گاز نبودیم، دلیل آن قراردادهای بلند مدت گاز با قیمت ثابت است. ولی شما در هر جای جهان اراده کنید بشکه های نفت به سوی شما سرازیر میشود.

در صورتی که شما صاحب مقداری سرمایه هستید برای استفاده از آن سه راه بیشتر ندارید.

یا محتاطانه عمل میکنید و آن را در بانک میگذارید، یا خودتان با پول کار میکنید و یا پول را به فرد دیگری میدهید که برای شما کار کند.

در بازار پیش رو شما نباید به هرفردی اعتماد کنید. اگر شخصی طی سالهای گذشته سود خوبی به شما میداد دلیل نمیشود در بازار پیش رو بتواند به همان شکل عمل کند.

حتما به حوزه فعالیتی که سرمایه خود را در آن قرار میدهید دقت کنید.

داخل بازار سرمایه هم به این نکته دقت کنید. در صورتی که به دید میان مدت قصد سرمایه گذاری دارید حوزه های ذکر شده سرمایه گذاری مطمِئن تری نسبت به بقیه حوزه ها است.

حتما در نظر داشته باشید حوزه گاز فقط شامل پالایشگاه ها (#نوری #زاگرس #بوعلی) نمیشود. بلکه شرکت هایی که از گاز استفاده میکنند هم سود خوبی نصیب سهامداران خود میکند.

به عنوان مثال حوزه فولاد و سیمان از گاز بسیار ارزان قیمت استفاده میکنند. و مزیت رقابتی زیادی در سطح جهان دارا هستند.

بازهم عرض میکنم دیدگاه خاکستری به مطلب داشته باشید ممکن است شرکتی در بین این حوزه ها باشند ولی بخاطر مدیریت ضعیف عملکرد بدی داشته باشند. و شرکت دیگری هم خارج از این حوزه ها باشند ولی عملکرد و سودآوری خوبی داشته باشند.

به عنوان مثال در ریزش اخیر سهام های #زاگرس و #نوری #کویر #سصفها را مشاهده کنید که عملکرد خیلی خوبی داشتند.

علیرضا بهرامی نسب

1399/11/06

آیا در بورس بمانیم ؟

قطعا سوال مشترک خیلی از مردم این است که آیا در بورس بمانیم؟

یکی از دغدغه های امروز خیلی از ایرانی ها بورس است.

بورسی که تا 6 ماه پیش حاضر بودیم تمام دارایی های خود را بفروشیم و در اختیار آن قرار دهیم.

ولی آن سوی بورس را هم بدانیم از همان ابتدا افرادی این سقوط را میدیدند و با اینکه سالیان سال در بورس به صورت حرفه ای کار کردند. با شروع روند صعودی عجیب آن کلا از این بازار خارج و دارایی های خود را به بازارهای دیگر بردند.

من میخواهم بگویم نه اولی درست است و نه دومی که قید این سود خوب را بزنیم.

حالا که به این نقطه رسیده ایم باید بدانیم همین بورس است که بزرگترین بازار در هر کشور است. و ثروتمندترین افراد جهان از طریق بورس آن کشور ثروتمند شدند.

هیچگاه ضررهایی را که متحمل میشویم نباید به گردن دیگران بی اندازیم بلکه هرجا سر ما کلاه رفت یا ضرر کردیم تنها دلیل آن طمع ماست.

خب حالا چه کار باید بکنیم ؟

ما اگر از همان ابتدا بخشی از پول خود را که نیاز نداشتیم در بازار قرار میدادیم مطمئنا اکنون با مشکل مواجه نمیشدیم و سود خوبی هم کرده بودیم.

خب حالا که شیوه درست را میدانیم چرا به آن عمل نکنیم ؟

یک نکته خیلی مهم را ما باید بدانیم در بازار بورس دو مدل شرکت وجود دارد.

شرکتی که شما میتوانید پولتان را از آنها خارج کنید و شرکت هایی که به سختی میتوانید این کار را انجام دهید.

شرکت هایی که از نظر درآمدی پول استخراج میکنند شرکت هایی هستند که شما باید روی آنها سرمایه گذاری کنید.

شرکت هایی که زیان ده هستند و حتی درآمد آنها منفی است ممکن است با سفته بازی بالا بروند ولی در نهایت خروج از آنها به شدت سخت خواهد بود.

در هر دوره ای ما باید بررسی کنیم کدام صنایع در حال حاضر درآمدهای سرشاری را عاید سهامداران خود میکنند و سرمایه های خود را به اندازه که نیاز نداریم روی آنها ببریم.

در حال حاضر کدام صنایع و شرکت ها پول پارو میکنند ؟

شرکت ها و بخش هایی از صنعت که پول پارو میکنند هیچگاه در بوق و کرنا نمیزنند که ما درآمد بسیار زیادی داریم.

بزودی لیستی از صنایع و شرکت هایی که درآمد هایی عجیبی دارند برای شما تهیه میکنم.

دو حوزه فعالیت اقتصادی در حال حاضر سودهای عجیبی را به شرکت های خود وارد میکنند و شاید ما به آنها توجه نداریم.

در نتیجه بورس جای ماندن است. فقط باید درست از آن استفاده کنیم.

در ضررهایی که میکنیم هیچکس جز خودمان مقصر نیستیم. بازارهایی که بیش از حد گرم میشوند با تمام توان خود وارد نشویم.

همیشه تفکر مثبت داشته باشید و برای مشکل دنبال راه حل باشید برای حل آن، نه نادیده گرفتن آن و یا فکر به اگر اگر ها اگر این کار را میکردم آن میشد و …

دلایل بالا رفتن قیمت دلار و کاهش ارزش ریال

به نظر شما دلایل بالا رفتن قیمت دلار و کاهش ارزش ریال چیست؟

در ابتدا چند نکته درباره نقدینگی :
  1. بیش از 50% نقدینگی نزد بانک ها و بخش های حکومتی و دولتی است.
  2. نسبت نقدینگی به تولید ناخالص پایین آمده.
  3. ارزش کل نقدینگی بر حسب دلار یک سوم شده و به حدود 120 میلیارد دلار رسیده است.
حال با این اطلاعات به نظر شما چرا دلار به این قیمت رسیده است ؟

با توجه به چاپ بی پشتوانه پول توسط دولت،رقم کل دارایی های دولت و درآمد های آن بسیار کمتر از مقدار نقدینگی موجود در جامعه است.

با توجه به اینکه فروش نفت دولت به شدت کاهش یافته و به تبع آن درآمدهای دولت بسیار کم شده، دولت قدرت نبرد با این حجم پول که خودش ایجاد کرده را ندارد، و مجبور است شکست را قبول کند.

بنابراین ارزش ریال تا قدری کم خواهد شد که دولت بدون مشکل بتواند بازار را کنترل کند.

حال قیمت دلار به اندازه دارایی های دولت رسیده و عملا نقدینگی توان بیشتری برای بهم ریختن بازار ها را با شدت های قبل نخواهد داشت.

و ممکن است بدلیل فشار مجلس و مردم مجبور شود در این قیمت ها کمی کنترل کند.

ولی برنامه دولت چیز دیگریست.

برنامه دولت بالا بردن قیمت دلار به اندازه ایست که راحت بتواند آن را کنترل کند.

همچنین برنامه بعدی تشویق به حضور در بورس،برای اینکه بتواند با بالا بردن قیمت سهام های دولتی چه به صورت فروش مستقیم سهم در قیمت های بالا و یا به روش ETF نقدینگی را جذب این بازار کند.

اتفاق بعدی که خواهد افتاد طمع مردم برای سود بیشتر از طریق بورس است و مردم هر روز با پول بیشتری سهام ها را با قیمت بالاتر خریداری میکنند.

کار به جایی خواهد رسید که دیگر آنالیز سهم ها و تحلیل آنها جوابگو نخواهد بود و مردم فقط دنبال خرید هر سهمی هستند تا سود بیشتر کسب کنند.

بعد از این نقطه به زمانی میرسیم که ورود پول نقد به بورس کاهش پیدا میکند. و افرادی که به منظور کسب سود به بورس وارد شده بودند دیگر پولی نخواهند داشت که سهمی خریداری کنند.

  افراد دیگر هم که پول دارند اگر تا آن زمان وارد بورس نشده باشند مطمئنا بعد از آن هم قصد ورود نخواهند داشت.

و اما بعد از این داستان پیچیده اصلاح شاخص شروع خواهد شد. و مردم برای فروش سهام خود حجوم می آورند و پولی دیگر برای تزریق وجود ندارد که اصلاح شاخص را کنترل کند.

در این حالت بخش عظیمی از نقدینگی از بین خواهد رفت. و کنترل آن توسط دولت راحت تر خواهد شد.

البته این نوشته به معنی این نیست که از همین فردا شما پول خود را بیرون بکشید و در حساب نگهدارید.

بلکه شما باید بسیار هوشیار باشید و ورود نقدینگی به بورس و نوع رفتار ها را بررسی کنید.

بعد از کم شدن نقدینگی وارد رکود خواهیم شد. و اینبار دولت از دو روش میتواند قدرت خرید ایجاد کند و آن افزایش دستمزد ها و کاهش نرخ دلار خواهد بود.

بالا رفتن با سرعت زیاد قیمت دلار در این روزها که شاهد آن هستیم از این دو دلیل خارج نیست.

1. نشانگر نزدیک شدن است به زمان رکود است.

2. نشانگر اداوه روند چاپ پول و ایجاد نقدینگی است

نکته دیگری هم که باید به آن توجه کنیم بیماری کرونا باعث شده مرزها بسته شوند. و درآمدهای صادراتی به شدت کاهش یابد.

تنها علتی که میتواند هربار موضوع رکود را با تاخیر مواجه کند و دولت را مجبور به چاپ پول جدید کند بیماری کروناست.

عوامل بسیار زیاد دیگری در سطح جهانی هم وجود دارد که اوضاع را برای تصمیم گیری های ما پیچیده کرده. و فشار زیادی بر مردم ایجاد کرده است و در نهایت باید مراقب بود.

کرونا هم قطعا کنترل خواهد شد و باید امیدوار باشیم به حل شدن تمامی مشکلات پیش آمده. تنها نتیجه ای که میتوان به آن رسید داشتن سبدی از دارایی های مختلف است.

علیرضا بهرامی 1399/04/25

چرا پول ها سمت بورس میرود؟

به نظر شما چرا پول ها سمت بورس میرود؟

این روزها حتما شما هم زیاد درباره بورس میشنوید. اما این سوال مطرح است که چرا این حجم عظیم سرمایه و مردم به سمت این بازار حجوم آورده اند؟

با افزایش قیمت هایی که در دو سال گذشته داشتیم ابتدا سرمایه های زیادی به سمت دلار و طلا رفت. و با کمی تاخیر روند رو به رشد مسکن و خودرو شروع شد و حالا بورس، بورس شده.

ما در ایران بین 400 تا 500 هزار خانواده با ثروت عظیم داریم که دارایی های خود را به هر طرف ببرند میتوانند آن بازار را تحت تاثیر فراوانی قرار دهند.

در ابتدای رشد قیمت ها بخش عظیمی از این سرمایه ها به سمت دلار و طلا رفت و سپس به سمت مسکن و خودرو. ولی این دو بازار برای افزایش درآمد و بیشتر شدن سرمایه ها مقدار خاصی کشش دارد. و بعد از آن نمیتوان روی این بازارها به دید افزایش ثروت نگاه کرد.

توان مردم برای خرید خودرو و مسکن و کالاهای دیگر هم مقدار مشخصی است. و به دید یک بازار بلند مدت برای نوسانگیری نمیتوان روی آن حسابی باز کرد.

غول نقدینگی موجود در ایران که به دلایل مختلف طی سالهای اخیر بیشتر و بیشتر شده برای حفظ خود مجبور است برای خود راهی پیدا کند.

قطعا شما هم ترس کاهش ارزش پول طی چند وقت اخیر داشتید. و تمایل فراوان برای تبدیل آن نقدینگی به کالا بخشی از این حس حفظ ارزش سرمایه است.

این موضوع را میتوان با یک مثال ساده بیان کرد. یک سد را تصور کنید، آب پشت این سد حکم پول های نقد را دارد و سد عوامل نگهداری و کنترل بازار ( مثل تزریق منابع ) که توسط دولت انجام میشود.

حال فرض کنید سد شکسته شود و این حجم عظیم آب در مسیر خود به هر سمتی میرود و هر چیزی را از میان بردارد. این حجم نقدینگی به سمت هر بازاری برود باعث بالا رفتن قیمت ها در آن بازار میشود.

این افراد اخراجی از بازارهای دیگر که بازار خوبی ندارند سرمایه های خود را به سمت بورس آورده اند. و در این بازار پول خود را با قیمت بالاتر به افراد دیگر میفروشند.

مردم عادی هم با توجه به هر میزان نقدینگی که دارند در این بازار در کنار این افراد باعث رشد عجیب بورس طی ماه های اخیر شده اند. این رشد تا زمان چاپ پول و افزایش نقدینگی کاملا طبیعی است و جای تعجب ندارد.

علیرضا بهرامی نسب

1399/03/22

عرضه، تقاضا و حباب

عرضه و تقاضا و حباب چیست ؟ به مدلی که در بازار رقابتی حجم عرضه و تقاضا قیمت یک محصول را تعیین میکنند عرضه و تقاضا میگویند.

در حالتی که حجم عرضه یک محصول زیاد باشد قیمت آن کم میشود و عکس آن اگر حجم تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت آن کالا افزایش پیدا میکند.

قطعا شاهد بودید در برخی مقاطع سال قیمت برخی کالاها مثل خودرو، مرغ، گوشت و یا هرچیز دیگر افزایش پیدا میکند.

بیشتر این موارد بدلیل عرضه کم محصول نسبت به تقاضای بازار است. در هر بازاری وقتی تعادل عرضه و تقاضا به هم میخورد قیمت ها به سمتی میرود تا مجدد تعادل را برقرار کند.

به عنوان مثال: وقتی تقاضا برای خرید یک مدل خودرو بالا میرود قیمت آن خودرو به حدی بالا میرود که برخی از خریداران پشیمان شوند و نسبت تقاضا کاهش پیدا کند و برعکس مقدار عرضه به قدری زیاد میشود که مردم میبینند این کالا خیلی ارزان شده حتی اگر نیاز نداشته باشند آن کالا را میخرند و نسبت عرضه و تقاضا متعادل میشود.

این بخشی که صحبت شد مربوط به ایجاد تعادل در بازار بود، حالا چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که کلا نظم بازار را برهم بزنید و باعث ایجاد یک بحران شود ؟

تعریف حباب چیست ؟

فرض کنیم شما یک کالای خاصی را مثل طلا، یا یک مدل چوب خاص یا دلار یا هرچیز دیگری با قیمت یک میلیون تومان خریدید. بعد از دو هفته یک نفر حاضر میشود بابت کالا یا ارزی که دارید دو میلیون تومان پول به شما پرداخت کند.

شما با فرض اینکه سود خوبی کردید میفروشید. فردا متوجه میشوید همان کالا را خریدار شما چهار میلیون تومان فروخته است. بدتر زمانی است که متوجه شوید خریدار نهایی هم کالای شما را ده میلیون تومان فروخته است.

جالب زمانی است خریداری که ده میلیون تومان بابت این کالا پرداخت کرده با دید سود حداقل دو میلیون سود، هیچ خریداری پیدا نکند. حالا فرض کنیم این فرد به دلیل ترس مجبور شود نه میلیون تومان بفروشد. ترس عجیبی صاحبان این کالا را فرا میگیرد و آن زمان حباب قیمتی میترکد.

این مدل زمانی است که تقاضا کاهش پیدا میکند. ممکن است با بالا رفتن قیمت عرضه و تولید آن کالا نیز افزایش پیدا کند که خود این موضوع باعث کاهش و کنترل قیمت خواهد شد.

اولین بحران مالی تاریخ جهان : حباب گل لاله هلند

در قرن شانزدهم اسپانیا یکی از قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان بود. حاکمان اسپانیا از تاجران خود حمایت نمیکرد و برای سرمایه آنها ارزشی قائل نبودند.

از این رو تاجران تصمیم گرفتن مکان تجارت خود را به کشور هلند تغییر دهند و افراد زیادی را با خود همراه کردند. هلند در زمان کوتاهی به قطب تجاری اقتصادی جهان تبدیل شد.

در هلند آن روزها اولین شرکت های سهامی شکل گرفت و اولین بازارهای مالی تشکیل شد. به طبع این رشد باور نکردنی که هلند داشت کمی بعد دچار یکی از بزرگترین بحران های مالی تاریخ جهان شد.

با بالا رفتن سطح رفاهی و درآمدی مردم تقاضا در این کشور زیاد شد و از سرتاسر جهان کالاها و مواد غذایی جدید به سمت این کشور سرازیر شد.

یکی از این موارد گل لاله بود که از ایران به ترکیه رفته بود و از ترکیه توسط تاجران به کشور هلند راه یافت.

گل لاله بدلیل تفاوت هایی که با گل های دیگر داشت و دارای تنوع رنگ زیادی بود طرفداران زیادی پیدا کرد، جوری که قیمت گل لاله در هلند چندین برابر قیمت آن در ترکیه بود.

به این ترتیب تاجران سودهای فراوانی میکردند و تبدیل به تجارت پول سازی برای مردم شده بود.

گل لاله ویروسی ( اگر شما صاحب یکی از این گلها بودید با پول آن میتوانستید یک خانه بخرید )

در آن زمان روی برخی از گل های لاله نقوش بسیار زیبایی پدید آمده بود که این نقوش به علت عملکرد نوعی ویروس به این شکل درآمده بود.

به سرعت این نوع گل لاله ویروسی طرفداران زیادی پیدا کرد و تقاضا برای این مدل گل به شدت بالا رفت. با بالا رفتن تقاضا، مردم بسیار تلاش میکردند از راه های مختلف این مدل گل را پرورش دهند.

گاها تلاش های آنها به ثمر میرسید و صاحب ثروت زیادی میشدند و گاها به شکست می انجامید و ضرر های هنگفتی متوجه فرد میشد.

در کنار بالا رفتن قیمت لاله های ویروسی، لاله های معمولی هم قیمتشان بالا رفت. این داد و ستد پر سود مشکلاتی هم داشت جابجایی سخت، عدم توانایی انبار کردن و پژمرده شدن و…

به همین دلیل هلندی ها بجای خرید و فروش خود گل ها به فروش اوراق و گواهی ها و قرارداد های آنها روی آوردند. مثل اوراق ایرانخودرو و سایپا که خرید و فروش میشود و در نهایت خودرو را نفر آخر تحویل میگیرد.

همین موضوع که باعث آسان شدن معاملات شد حباب قیمتی گل لاله را تقویت کرد.

شکفتن این گل حدودا یک سال زمان میبرد و هرچقدر به سررسید خود نزدیکتر میشد ارزش بیشتری پیدا میکرد. ممکن بود این گل از نوع ویروسی باشد و باعث ثروتمند شدن نفر آخری که قرعه شانس بنام او افتاده بود میشد.

در این مواقع سه دسته برای معامله گران وجود دارد:

  • دسته اول کسانی که از گل ها در حیاط خود برای زیبایی استفاده میکردند
  • دسته دوم کسانی که دلالی میکردند برای اینکه سود بیشتری کسب کنند
  • دسته سوم کسانی بودند که برای دسته اول و دوم محصول را تولید میکردند
در این مواقع متاسفانه مردم فقط به فکر سود بیشتر هستند و اصلا به اصل جنس توجه نمیکنند. یک گواهی ممکن بود بیش از صد بار معامله شود.

معاملات انجام شده برای مالک جدید اوراق باید منجر به سود های بیشتر و بیشتر میشد. به این ترتیب دیگر موضوع اصلی گل به فراموشی سپرده شده بود و همه مردم چشم خود را برای کسب سود بیشتر بسته بودند.

در این مدل فضا واقعا افراد اشتباهات زیادی انجام میدهند و دیگر به گواهی بهتر اهمیت نمیدادند و فقط سعی میکردند هرچیزی گیر آوردند به صورت فله ای بخرند و هیچ فرصتی برای تحلیل وجود نداشت.

در فوریه سال 1637 اولین نشانه های ترکیدن حباب شکل گرفت. شیوع طاعون باعث شد مردم در حراجی سالیانه شرکت نکنند. این اتفاق باعث شد قیمت ها شکسته شود و برای اولین بار با مبالغ کمتر این معاملات انجام شود.

فروشندگان از شهری به شهر دیگر میرفتند تا اوراق خود را بفروشند ولی خبرها زودتر از آنها به آنجا رسیده بود و خریداری وجود نداشت.

کسانی که تعداد زیادی اوراق خریده بودند و موقع سر رسید این اوراق فرارسیده بود آنها را به مرکز معاملات برده بودند تا بفروشند. در کمال تعجب هیچ خریداری وجود نداشت. عرضه بسیار بسیار زیاد و تقاضای کم ؟ نه بدون حتی یک متقاضی

تعداد افرادی که سررسیدهای آنها رسیده بود و برای تحویل گلها پولی نداشتند پرداخت کنند بسیار زیاد شده بود.

دولت بدلیل زیاد بودن این افراد نمیتوانست آنها را مجبور به پرداخت مبالغ کند. طی چند روز بسیاری از افراد احمق که جزو خریداران نهایی آن روزها بودند با شکست سنگینی مواجه شدند و سرمایه خود را بر باد رفته دیدند.

پیشرفت یک حباب اقتصادی را به سه مرحله میتوان تقسیم کرد :
  • عدم توازن بین عرضه و تقاضا
  • ورود دلالان
  • درگیر شدن مردم عادی

حباب اقتصادی در آمریکا : حباب دات کام

این حباب در سال 1997 در آمریکا شکل گرفت و تا سال 2003 ادامه داشت. در این سالها با ورود اینترنت و آشنا شدن مردم با قابلیت های آن تغییر و تحول عظیمی در جامعه جهانی شکل گرفت.

در اواخر دهه 90 میلادی شرکت های زیادی شکل گرفتند و مردم با شدت فراوانی روی آنها سرمایه گذاری میکردند و سهام آنها را به بالاترین قیمت میخریدند.

تعداد زیادی از آن شرکت ها الان وجود خارجی ندارند و ورشکسته شدند. در آن دوره ویندوز نسخه جدیدی از سیستم عامل خود را که دارای مرورگر اکسپلورر بود عرضه کرد.

این تجربه در واقع نخستین تجربه بشر از فضای مجازی بود. جف بزوس یکی از ثروتمندترین افراد جهان در سال 1994 آمازون را تاسیس کرد و از ارسال بسته های اجناس از پارکینگ خانه خود به ارسال اینترنتی اجناس روی آورد. در سال ۱۹۹۵ توجه کارآفرینان بیشتری به وب جلب شد.

آقای «کریگ نیومارک» (Craig Newmark) یک موسسه تبلیغاتی اینترنتی راه اندازی کرد. «جری و دیوید» از راه رسیدند و «یاهو» را در وب جهان گستر راه اندازی کردند.

سپس خود مایکروسافت هم موقعیت را از دست نداد و MSN یا مایکروسافت نتورک را راه اندازی کرد؛ وب سایتی که بیشتر در قالب یک پورتال خبری به کار مشغول بود.

یک روز «پیر امیدیار» از طریق وب سایت شخصی خود یک پرینتر لیزی را به قیمت ۱۴ دلار و ۸۳ سنت به فروش رساند و همین موضوع باعث شد تا جرقه ایجاد یک کار جدید در ذهن اش زده شود. وی وب سایت حراجی «eBay» را تاسیس کرد.

سرمایه گذاران و بانک ها احساس کردند که می توانند از طریق موقعیت به وجود آمده، پول های بسیاری به دست آورند. به همین دلیل شروع کردند به سرمایه گذاری میلیون دلاری در استارتاپ های ساده ای که برای مثال، کارشان تحویل خواربار به منازل بود.

استارتاپی به نام «Webvan» که دقیقا همین کار را انجام می داد، توانست سرمایه ای ۳۹۶ میلیون دلاری جذب کند.

در سال ۱۹۹۶ بود که آقای «آلن گرینسپن» (Alan Greenspan) نسبت به این اوضاع واکنش نشان داد. وی که در آن زمان رییس هییت مدیره «Federal Reserve»، سیستم بانکداری مرکزی ایالات متحده بود، هشدار داد که شرایط کنونی ناپایدار است و باعث سقوط بازار می شود.

کسی گوش اش به این حرف ها بدهکار نبود چرا که چند استارتاپ اول، به خوبی قادر به سودآوری شده بودند و به همین دلیل استارتاپ های دیگر از گوشه و کنار سر در می آوردند.

یکی از همان استارتاپ ها «Pets.com» نام داشت. این شرکت در سال ۱۹۹۸ شکل گرفت و کاربران می توانستند به شکل اینترنتی موارد مورد نیاز حیوانات خانگی خود را از آن بخرند.

شرکت های از این دست زیاد بودند و به خوبی هم سرمایه جذب می کردند. البته به سهام داران خود نیز قول های زیادی می دادند و بیان می کردند که سرمایه های بسیاری را به آنها بر می گردانند.

Kozmo یکی از استارتاپ هایی بود که هرچه می خواستید و هر خریدی که داشتید را در ظرف یک ساعت برایتان فراهم می آورد.

سرمایه گذاران پول های بسیاری را در اختیار شرکت های مختلف قرار می دادند و در انتظار روز بازپرداخت باقی می ماندند.

حال بازپرداخت می توانست از راه های مختلف باشد. خرید استارتاپ توسط شرکت بزرگ دیگر یا عرضه شدن سهام در بازار بورس. برای مثال، سهام آمازون در سال ۱۹۹۷ در بازار بورس عرضه شد.

همانطور که گفتیم خرید یک استارتاپ توسط شرکتی دیگر هم یکی دیگر از راه های بازپرداخت به سرمایه گذاران اولیه بود. یکی از بزرگ ترین خریدهای آن روزها، مربوط می شد به Hotmail که با مبلغی معادل ۴۰۰ میلیون دلار از سوی مایکروسافت خریداری شد.

افرادی بسیاری یک شبه میلیونر و میلیاردر شدند. یاهو در سال ۱۹۹۹ با رقمی معادل ۵.۷ میلیارد دلار، استارتاپ «Broadcast.com» را خرید و Mark Cuban، صاحب امتیاز آن را تبدیل به یک میلیاردر کرد.

در سال ۲۰۰۲ پیتر تیل و ایلان ماسک هم به لطف فروش PayPal به eBay با مبلغ ۱.۵ میلیارد دلار، ثروتمند شدند.

در سال ۱۹۹۸، سهام theGlobe.com در بازار بورس عرضه شد و رکورد بالاترین جذب سرمایه در اولین روز را شکست. CNN بعدا گزارشی تهیه کرد از نحوه ای که موسس این شرکت چگونه با خوش گذرانی هایش در حال بر باد دادن سرمایه عمومی شرکت است.

وی به خبرنگار CNN گفته بود: «هر چه می خواهم دارم و حالا آماده ام تا یک زندگی مفرح و بی معنی را آغاز کنم.» این نحوه رفتار و چنین خوش گذرانی هایی، در استارتاپ های آن زمان بیش از اندازه مرسوم شده بود.

از سوی دیگر بودند شرکت هایی که در همان وقت، بر محکم تر کردن پایه های شرکت خود تمرکز نموده بودند. جف بیزوس با آمازون، یکی از همان مثال هاست.

در همان سال ۲۰۰۰، بزرگترین داد و ستد دوره دات-کام رقم خورد. «Time Warner» با پرداخت ۱۶۴ میلیارد دلار به AOL، آن را به تصاحب خود درآورد و دو شرکت با هم ادغام شدند.

غول رسانه ای تصور می کرد که با استفاده از AOL می تواند بالاترین موفقیت ها را در هزاره سوم به خود اختصاص دهد. در همان زمان، حباب دات-کام به نهایت ظرفیت خود رسیده بود.

دیگر پول نقد زیادی برای سرمایه گذاری وجود نداشت. بازار و سرمایه گذاران متوجه شدند بودند که این شرکت ها درآمد بسیار اندکی دارند و قرار هم نیست آینده ای درخشان در برابرشان دیده شود.

«Pets.com» در سال ۲۰۰۰ ورشکستگی اش را اعلام کرد در حالی که همین اتفاق برای «Webvan» در سال ۲۰۰۱ افتاد. همین اعلام ورشکستگی ها، شوک های زیادی به همین صنعت وارد کرد.

ارزش سهام شرکت های سازمانی و اصیل همچون Cisco یا Sun Microsystems نزدیک به صفر رسید چرا که آنها ظرفیت های خود را بالاتر برده بودند تا بتوانند نیاز شرکت و استارتاپ های مختلف و نو رسیده را پاسخگو باشند.

حال همه این شرکت ها از میان رفته بودند و سیسکو مانده بود و مشتری هایی که دیگر وجود نداشتند. ارزش همین شرکت تا ۸۶ درصد در بازار بورس افت کرد.

از سوی دیگر  Sun Microsystems که ارزش اش در آن زمان تا ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد می شد، با کاهش ارزش سهام تا ۹۸ درصد رو به رو شد.

شرکت مورد بحث در نهایت نتوانست از آن اوضاع به شکل صحیحی خارج شود و عاقبت اوراکل با پرداخت ۷.۴ میلیارد دلار آن را در سال ۲۰۰۹ خرید.

خود شرکت های دات-کامی هم اگر ورشکستگی خود را اعلام نمی کردند اما ضربه ای سهمگین را تحمل کرده بودند.

برای مثال آمازون که پیش از تریکدن این حباب ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد قیمت شده بود، پس از حباب دات کام ۷ میلیارد دلار ارزش گذاری شد. البته اکنون آمازون دوباره توانسته به ارزشی معادل ۲۷۵ میلیارد دلار دست پیدا کند اما از دوره ای بسیار پر خطر و پر از استرس عبور کرد.

در این میان ادغام AOL و Time Warner بزرگترین و بدترین اشتباه این دوران نام گرفت. پس از چند سال کاهش درآمد، اخراج های فراوان و نتایج مالی نا امید کننده، شرکت خریدار، در سال ۲۰۰۳ نام AOL را از نام اصلی اش حذف کرد، به «Time Warner» برگشت و سعی نمود خاطرات تلخ را به دست فراموشی بسپارد.

برخی شرکت ها هم در این میان صبر کردند تا آشفتگی اوضاع به انتها برسد. برای مثال گوگل در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد اما تا سال ۲۰۰۴ برای عرضه عمومی سهام اش در بازار بورس صبر کرد.

دلیل اصلی همان حباب دات-کام بود و مدیران گوگل تمایل داشتند صبر کنند تا بازار بورس پس از وقایع  پیش آمده، دوباره آرامش خود را به دست آورد.

حالا بیش از دو دهه از آن زمان سپری می شود. شرکت هایی نظیر آمازون و اوبر اما باز هم همان کارهایی را انجام می دهند که استارتاپ های ناموفق همان وقت انجام می دادند.

تنها تفاوت این است که اکنون این شرکت ها بسیار بزرگ تر شده و با تجربیات بیشتر و البته مدل های تجاری قوی تر به کارهایشان می پردازند.

 در سال گذشته، آمازون سرویس تحویل خواربار خود برای برخی نقاط را آغاز کرد، همان کاری که «Webvan» می کرد. آمازون در واقع بقایای همان شرکت را در سال ۲۰۰۹ خرید. از روی دیگر، اوبر سرویسی را معرفی کرد به نام «UberRush» که همانند استارتاپ «Kozmo»، یک سرویس تحویل است.

حال باید دید سرنوشت همین شرکت های اینترنتی به کجا ختم خواهد شد.

ایران سال 1390

در سال 1390 تحریم های آمریکا با شدت فراوان شروع شد. دی ماه سال 1390 قیمت دلار از 1226 تومان شروع به بالا رفتن کرد. بعد از ده ماه قیمت دلار با 300% افزایش به 3800 تومان رسید و بعد از آن روند نزولی در پیش گرفت و تا قیمت 3400 تومان پایین آمد.

سپس در بخش مسکن افزایش قیمت داشتیم و از آبان سال 1391 مسکن رشد اصلی خود را شروع کرد و تا آخر اسفند قیمت ها چند برابر شد. با شروع سال 1392 بورس شروع به رونق کرد و مقدار زیادی نقدینگی به سمت این بازار سرازیر شد.

این رشد در دی ماه سال 1392 به روند رو به رشد خود پایان داد و بعد ریزش شدید بورس آغاز شد. بعد از ریزش بورس دیگر خبری از معاملات به شکل قبل در بازارها نبودیم و رکود شدیدی آغاز شد.

این شرایط بنظر میرسد مجدد در حال تکرار است …

علیرضا بهرامی نسب

1399/02/23

منابع : ارز دیجیتال، دیجیاتو و سخنان استاد ادیب