حرکت در مسیر زندگی
حرکت در مسیر زندگی
در حال صحبت با دوستی بودم که میگفت: “در گذشته، حدود ۲۰ سال پیش، ما بهیکباره راه میافتادیم و به سمت مشهد میرفتیم و فردای آن روز باز میگشتیم. امروز، از کرج تا تهران که میخواهیم برگردیم، ترافیک راه آزاردهنده است و ما را خسته میکند.” این صحبتها مرا به فکر فرو برد. در زندگی نیز، همانند سفر، وقتی در حال حرکت هستیم هرگز خسته نمیشویم، هرچند با سرعت کم. اما زمانی که متوقف میشویم، زندگی خستهکننده میشود.
به این نتیجه رسیدم که اگر در ترافیک گیر کنیم، در اصل متوقف شدهایم و چیز دیگری از دست نمیدهیم جز زمان، و این ما را خسته میکند. اما در زندگی، این اصل صادق نیست. وقتی در زندگی متوقف میشویم، در حقیقت در حال عقبگرد هستیم. دیگران در حال پیشرفت و سبقت گرفتن از ما هستند، در حالی که ما در یک ترافیک خیالی گیر افتادهایم. مهمتر از همه، چیزی که از دست میدهیم، زمان است. در آینده میتوان به بقیه مجدد رسید، اما آیا میتوان زمان را برگرداند؟
زمان، باارزشترین دارایی ماست. هر لحظهای که از دست میدهیم، بهطور غیرقابل جبرانی از دست رفته است. بنابراین، در هر لحظهای که به نظر میرسد متوقف شدهایم، باید به یاد داشته باشیم که این توقف به معنی از دست دادن فرصتها و پیشرفتهاست. زندگی مانند جادهای است که باید همواره در آن حرکت کنیم، حتی اگر سرعتمان کم باشد. حرکت کردن، هرچند آهسته، همیشه بهتر از ایستادن است. این است حرکت در مسیر زندگی
من که بینم گذر عمر در این اشک روان
هوس سایه بید و لب جو ، از چه کنم ؟هر دم از رهگذری زنگ سفر می شنوم
تکیه بر عمر چنین بسته به مو ، از چه کنممعینی کرمانشاهی
علیرضا بهرامی نسب
۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۳