عرضه و تقاضا و حباب چیست ؟ به مدلی که در بازار رقابتی حجم عرضه و تقاضا قیمت یک محصول را تعیین میکنند عرضه و تقاضا میگویند.
در حالتی که حجم عرضه یک محصول زیاد باشد قیمت آن کم میشود و عکس آن اگر حجم تقاضا بیشتر از عرضه باشد قیمت آن کالا افزایش پیدا میکند.
قطعا شاهد بودید در برخی مقاطع سال قیمت برخی کالاها مثل خودرو، مرغ، گوشت و یا هرچیز دیگر افزایش پیدا میکند.
بیشتر این موارد بدلیل عرضه کم محصول نسبت به تقاضای بازار است. در هر بازاری وقتی تعادل عرضه و تقاضا به هم میخورد قیمت ها به سمتی میرود تا مجدد تعادل را برقرار کند.
به عنوان مثال: وقتی تقاضا برای خرید یک مدل خودرو بالا میرود قیمت آن خودرو به حدی بالا میرود که برخی از خریداران پشیمان شوند و نسبت تقاضا کاهش پیدا کند و برعکس مقدار عرضه به قدری زیاد میشود که مردم میبینند این کالا خیلی ارزان شده حتی اگر نیاز نداشته باشند آن کالا را میخرند و نسبت عرضه و تقاضا متعادل میشود.
این بخشی که صحبت شد مربوط به ایجاد تعادل در بازار بود، حالا چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که کلا نظم بازار را برهم بزنید و باعث ایجاد یک بحران شود ؟
تعریف حباب چیست ؟
فرض کنیم شما یک کالای خاصی را مثل طلا، یا یک مدل چوب خاص یا دلار یا هرچیز دیگری با قیمت یک میلیون تومان خریدید. بعد از دو هفته یک نفر حاضر میشود بابت کالا یا ارزی که دارید دو میلیون تومان پول به شما پرداخت کند.
شما با فرض اینکه سود خوبی کردید میفروشید. فردا متوجه میشوید همان کالا را خریدار شما چهار میلیون تومان فروخته است. بدتر زمانی است که متوجه شوید خریدار نهایی هم کالای شما را ده میلیون تومان فروخته است.
جالب زمانی است خریداری که ده میلیون تومان بابت این کالا پرداخت کرده با دید سود حداقل دو میلیون سود، هیچ خریداری پیدا نکند. حالا فرض کنیم این فرد به دلیل ترس مجبور شود نه میلیون تومان بفروشد. ترس عجیبی صاحبان این کالا را فرا میگیرد و آن زمان حباب قیمتی میترکد.
این مدل زمانی است که تقاضا کاهش پیدا میکند. ممکن است با بالا رفتن قیمت عرضه و تولید آن کالا نیز افزایش پیدا کند که خود این موضوع باعث کاهش و کنترل قیمت خواهد شد.
اولین بحران مالی تاریخ جهان : حباب گل لاله هلند
در قرن شانزدهم اسپانیا یکی از قدرت های بزرگ سیاسی و اقتصادی جهان بود. حاکمان اسپانیا از تاجران خود حمایت نمیکرد و برای سرمایه آنها ارزشی قائل نبودند.
از این رو تاجران تصمیم گرفتن مکان تجارت خود را به کشور هلند تغییر دهند و افراد زیادی را با خود همراه کردند. هلند در زمان کوتاهی به قطب تجاری اقتصادی جهان تبدیل شد.
در هلند آن روزها اولین شرکت های سهامی شکل گرفت و اولین بازارهای مالی تشکیل شد. به طبع این رشد باور نکردنی که هلند داشت کمی بعد دچار یکی از بزرگترین بحران های مالی تاریخ جهان شد.
با بالا رفتن سطح رفاهی و درآمدی مردم تقاضا در این کشور زیاد شد و از سرتاسر جهان کالاها و مواد غذایی جدید به سمت این کشور سرازیر شد.
یکی از این موارد گل لاله بود که از ایران به ترکیه رفته بود و از ترکیه توسط تاجران به کشور هلند راه یافت.
گل لاله بدلیل تفاوت هایی که با گل های دیگر داشت و دارای تنوع رنگ زیادی بود طرفداران زیادی پیدا کرد، جوری که قیمت گل لاله در هلند چندین برابر قیمت آن در ترکیه بود.
به این ترتیب تاجران سودهای فراوانی میکردند و تبدیل به تجارت پول سازی برای مردم شده بود.
گل لاله ویروسی ( اگر شما صاحب یکی از این گلها بودید با پول آن میتوانستید یک خانه بخرید )
در آن زمان روی برخی از گل های لاله نقوش بسیار زیبایی پدید آمده بود که این نقوش به علت عملکرد نوعی ویروس به این شکل درآمده بود.
به سرعت این نوع گل لاله ویروسی طرفداران زیادی پیدا کرد و تقاضا برای این مدل گل به شدت بالا رفت. با بالا رفتن تقاضا، مردم بسیار تلاش میکردند از راه های مختلف این مدل گل را پرورش دهند.
گاها تلاش های آنها به ثمر میرسید و صاحب ثروت زیادی میشدند و گاها به شکست می انجامید و ضرر های هنگفتی متوجه فرد میشد.
در کنار بالا رفتن قیمت لاله های ویروسی، لاله های معمولی هم قیمتشان بالا رفت. این داد و ستد پر سود مشکلاتی هم داشت جابجایی سخت، عدم توانایی انبار کردن و پژمرده شدن و…
به همین دلیل هلندی ها بجای خرید و فروش خود گل ها به فروش اوراق و گواهی ها و قرارداد های آنها روی آوردند. مثل اوراق ایرانخودرو و سایپا که خرید و فروش میشود و در نهایت خودرو را نفر آخر تحویل میگیرد.
همین موضوع که باعث آسان شدن معاملات شد حباب قیمتی گل لاله را تقویت کرد.
شکفتن این گل حدودا یک سال زمان میبرد و هرچقدر به سررسید خود نزدیکتر میشد ارزش بیشتری پیدا میکرد. ممکن بود این گل از نوع ویروسی باشد و باعث ثروتمند شدن نفر آخری که قرعه شانس بنام او افتاده بود میشد.
در این مواقع سه دسته برای معامله گران وجود دارد:
- دسته اول کسانی که از گل ها در حیاط خود برای زیبایی استفاده میکردند
- دسته دوم کسانی که دلالی میکردند برای اینکه سود بیشتری کسب کنند
- دسته سوم کسانی بودند که برای دسته اول و دوم محصول را تولید میکردند
در این مواقع متاسفانه مردم فقط به فکر سود بیشتر هستند و اصلا به اصل جنس توجه نمیکنند. یک گواهی ممکن بود بیش از صد بار معامله شود.
معاملات انجام شده برای مالک جدید اوراق باید منجر به سود های بیشتر و بیشتر میشد. به این ترتیب دیگر موضوع اصلی گل به فراموشی سپرده شده بود و همه مردم چشم خود را برای کسب سود بیشتر بسته بودند.
در این مدل فضا واقعا افراد اشتباهات زیادی انجام میدهند و دیگر به گواهی بهتر اهمیت نمیدادند و فقط سعی میکردند هرچیزی گیر آوردند به صورت فله ای بخرند و هیچ فرصتی برای تحلیل وجود نداشت.
در فوریه سال ۱۶۳۷ اولین نشانه های ترکیدن حباب شکل گرفت. شیوع طاعون باعث شد مردم در حراجی سالیانه شرکت نکنند. این اتفاق باعث شد قیمت ها شکسته شود و برای اولین بار با مبالغ کمتر این معاملات انجام شود.
فروشندگان از شهری به شهر دیگر میرفتند تا اوراق خود را بفروشند ولی خبرها زودتر از آنها به آنجا رسیده بود و خریداری وجود نداشت.
کسانی که تعداد زیادی اوراق خریده بودند و موقع سر رسید این اوراق فرارسیده بود آنها را به مرکز معاملات برده بودند تا بفروشند. در کمال تعجب هیچ خریداری وجود نداشت. عرضه بسیار بسیار زیاد و تقاضای کم ؟ نه بدون حتی یک متقاضی
تعداد افرادی که سررسیدهای آنها رسیده بود و برای تحویل گلها پولی نداشتند پرداخت کنند بسیار زیاد شده بود.
دولت بدلیل زیاد بودن این افراد نمیتوانست آنها را مجبور به پرداخت مبالغ کند. طی چند روز بسیاری از افراد احمق که جزو خریداران نهایی آن روزها بودند با شکست سنگینی مواجه شدند و سرمایه خود را بر باد رفته دیدند.
پیشرفت یک حباب اقتصادی را به سه مرحله میتوان تقسیم کرد :
- عدم توازن بین عرضه و تقاضا
- ورود دلالان
- درگیر شدن مردم عادی
حباب اقتصادی در آمریکا : حباب دات کام
این حباب در سال ۱۹۹۷ در آمریکا شکل گرفت و تا سال ۲۰۰۳ ادامه داشت. در این سالها با ورود اینترنت و آشنا شدن مردم با قابلیت های آن تغییر و تحول عظیمی در جامعه جهانی شکل گرفت.
در اواخر دهه ۹۰ میلادی شرکت های زیادی شکل گرفتند و مردم با شدت فراوانی روی آنها سرمایه گذاری میکردند و سهام آنها را به بالاترین قیمت میخریدند.
تعداد زیادی از آن شرکت ها الان وجود خارجی ندارند و ورشکسته شدند. در آن دوره ویندوز نسخه جدیدی از سیستم عامل خود را که دارای مرورگر اکسپلورر بود عرضه کرد.
این تجربه در واقع نخستین تجربه بشر از فضای مجازی بود. جف بزوس یکی از ثروتمندترین افراد جهان در سال ۱۹۹۴ آمازون را تاسیس کرد و از ارسال بسته های اجناس از پارکینگ خانه خود به ارسال اینترنتی اجناس روی آورد. در سال ۱۹۹۵ توجه کارآفرینان بیشتری به وب جلب شد.
آقای «کریگ نیومارک» (Craig Newmark) یک موسسه تبلیغاتی اینترنتی راه اندازی کرد. «جری و دیوید» از راه رسیدند و «یاهو» را در وب جهان گستر راه اندازی کردند.
سپس خود مایکروسافت هم موقعیت را از دست نداد و MSN یا مایکروسافت نتورک را راه اندازی کرد؛ وب سایتی که بیشتر در قالب یک پورتال خبری به کار مشغول بود.
یک روز «پیر امیدیار» از طریق وب سایت شخصی خود یک پرینتر لیزی را به قیمت ۱۴ دلار و ۸۳ سنت به فروش رساند و همین موضوع باعث شد تا جرقه ایجاد یک کار جدید در ذهن اش زده شود. وی وب سایت حراجی «eBay» را تاسیس کرد.
سرمایه گذاران و بانک ها احساس کردند که می توانند از طریق موقعیت به وجود آمده، پول های بسیاری به دست آورند. به همین دلیل شروع کردند به سرمایه گذاری میلیون دلاری در استارتاپ های ساده ای که برای مثال، کارشان تحویل خواربار به منازل بود.
استارتاپی به نام «Webvan» که دقیقا همین کار را انجام می داد، توانست سرمایه ای ۳۹۶ میلیون دلاری جذب کند.
در سال ۱۹۹۶ بود که آقای «آلن گرینسپن» (Alan Greenspan) نسبت به این اوضاع واکنش نشان داد. وی که در آن زمان رییس هییت مدیره «Federal Reserve»، سیستم بانکداری مرکزی ایالات متحده بود، هشدار داد که شرایط کنونی ناپایدار است و باعث سقوط بازار می شود.
کسی گوش اش به این حرف ها بدهکار نبود چرا که چند استارتاپ اول، به خوبی قادر به سودآوری شده بودند و به همین دلیل استارتاپ های دیگر از گوشه و کنار سر در می آوردند.
یکی از همان استارتاپ ها «Pets.com» نام داشت. این شرکت در سال ۱۹۹۸ شکل گرفت و کاربران می توانستند به شکل اینترنتی موارد مورد نیاز حیوانات خانگی خود را از آن بخرند.
شرکت های از این دست زیاد بودند و به خوبی هم سرمایه جذب می کردند. البته به سهام داران خود نیز قول های زیادی می دادند و بیان می کردند که سرمایه های بسیاری را به آنها بر می گردانند.
Kozmo یکی از استارتاپ هایی بود که هرچه می خواستید و هر خریدی که داشتید را در ظرف یک ساعت برایتان فراهم می آورد.
سرمایه گذاران پول های بسیاری را در اختیار شرکت های مختلف قرار می دادند و در انتظار روز بازپرداخت باقی می ماندند.
حال بازپرداخت می توانست از راه های مختلف باشد. خرید استارتاپ توسط شرکت بزرگ دیگر یا عرضه شدن سهام در بازار بورس. برای مثال، سهام آمازون در سال ۱۹۹۷ در بازار بورس عرضه شد.
همانطور که گفتیم خرید یک استارتاپ توسط شرکتی دیگر هم یکی دیگر از راه های بازپرداخت به سرمایه گذاران اولیه بود. یکی از بزرگ ترین خریدهای آن روزها، مربوط می شد به Hotmail که با مبلغی معادل ۴۰۰ میلیون دلار از سوی مایکروسافت خریداری شد.
افرادی بسیاری یک شبه میلیونر و میلیاردر شدند. یاهو در سال ۱۹۹۹ با رقمی معادل ۵.۷ میلیارد دلار، استارتاپ «Broadcast.com» را خرید و Mark Cuban، صاحب امتیاز آن را تبدیل به یک میلیاردر کرد.
در سال ۲۰۰۲ پیتر تیل و ایلان ماسک هم به لطف فروش PayPal به eBay با مبلغ ۱.۵ میلیارد دلار، ثروتمند شدند.
در سال ۱۹۹۸، سهام theGlobe.com در بازار بورس عرضه شد و رکورد بالاترین جذب سرمایه در اولین روز را شکست. CNN بعدا گزارشی تهیه کرد از نحوه ای که موسس این شرکت چگونه با خوش گذرانی هایش در حال بر باد دادن سرمایه عمومی شرکت است.
وی به خبرنگار CNN گفته بود: «هر چه می خواهم دارم و حالا آماده ام تا یک زندگی مفرح و بی معنی را آغاز کنم.» این نحوه رفتار و چنین خوش گذرانی هایی، در استارتاپ های آن زمان بیش از اندازه مرسوم شده بود.
از سوی دیگر بودند شرکت هایی که در همان وقت، بر محکم تر کردن پایه های شرکت خود تمرکز نموده بودند. جف بیزوس با آمازون، یکی از همان مثال هاست.
در همان سال ۲۰۰۰، بزرگترین داد و ستد دوره دات-کام رقم خورد. «Time Warner» با پرداخت ۱۶۴ میلیارد دلار به AOL، آن را به تصاحب خود درآورد و دو شرکت با هم ادغام شدند.
غول رسانه ای تصور می کرد که با استفاده از AOL می تواند بالاترین موفقیت ها را در هزاره سوم به خود اختصاص دهد. در همان زمان، حباب دات-کام به نهایت ظرفیت خود رسیده بود.
دیگر پول نقد زیادی برای سرمایه گذاری وجود نداشت. بازار و سرمایه گذاران متوجه شدند بودند که این شرکت ها درآمد بسیار اندکی دارند و قرار هم نیست آینده ای درخشان در برابرشان دیده شود.
«Pets.com» در سال ۲۰۰۰ ورشکستگی اش را اعلام کرد در حالی که همین اتفاق برای «Webvan» در سال ۲۰۰۱ افتاد. همین اعلام ورشکستگی ها، شوک های زیادی به همین صنعت وارد کرد.
ارزش سهام شرکت های سازمانی و اصیل همچون Cisco یا Sun Microsystems نزدیک به صفر رسید چرا که آنها ظرفیت های خود را بالاتر برده بودند تا بتوانند نیاز شرکت و استارتاپ های مختلف و نو رسیده را پاسخگو باشند.
حال همه این شرکت ها از میان رفته بودند و سیسکو مانده بود و مشتری هایی که دیگر وجود نداشتند. ارزش همین شرکت تا ۸۶ درصد در بازار بورس افت کرد.
از سوی دیگر Sun Microsystems که ارزش اش در آن زمان تا ۲۰۰ میلیارد دلار برآورد می شد، با کاهش ارزش سهام تا ۹۸ درصد رو به رو شد.
شرکت مورد بحث در نهایت نتوانست از آن اوضاع به شکل صحیحی خارج شود و عاقبت اوراکل با پرداخت ۷.۴ میلیارد دلار آن را در سال ۲۰۰۹ خرید.
خود شرکت های دات-کامی هم اگر ورشکستگی خود را اعلام نمی کردند اما ضربه ای سهمگین را تحمل کرده بودند.
برای مثال آمازون که پیش از تریکدن این حباب ۱۰۷ میلیارد دلار برآورد قیمت شده بود، پس از حباب دات کام ۷ میلیارد دلار ارزش گذاری شد. البته اکنون آمازون دوباره توانسته به ارزشی معادل ۲۷۵ میلیارد دلار دست پیدا کند اما از دوره ای بسیار پر خطر و پر از استرس عبور کرد.
در این میان ادغام AOL و Time Warner بزرگترین و بدترین اشتباه این دوران نام گرفت. پس از چند سال کاهش درآمد، اخراج های فراوان و نتایج مالی نا امید کننده، شرکت خریدار، در سال ۲۰۰۳ نام AOL را از نام اصلی اش حذف کرد، به «Time Warner» برگشت و سعی نمود خاطرات تلخ را به دست فراموشی بسپارد.
برخی شرکت ها هم در این میان صبر کردند تا آشفتگی اوضاع به انتها برسد. برای مثال گوگل در سال ۱۹۹۸ تاسیس شد اما تا سال ۲۰۰۴ برای عرضه عمومی سهام اش در بازار بورس صبر کرد.
دلیل اصلی همان حباب دات-کام بود و مدیران گوگل تمایل داشتند صبر کنند تا بازار بورس پس از وقایع پیش آمده، دوباره آرامش خود را به دست آورد.
حالا بیش از دو دهه از آن زمان سپری می شود. شرکت هایی نظیر آمازون و اوبر اما باز هم همان کارهایی را انجام می دهند که استارتاپ های ناموفق همان وقت انجام می دادند.
تنها تفاوت این است که اکنون این شرکت ها بسیار بزرگ تر شده و با تجربیات بیشتر و البته مدل های تجاری قوی تر به کارهایشان می پردازند.
در سال گذشته، آمازون سرویس تحویل خواربار خود برای برخی نقاط را آغاز کرد، همان کاری که «Webvan» می کرد. آمازون در واقع بقایای همان شرکت را در سال ۲۰۰۹ خرید. از روی دیگر، اوبر سرویسی را معرفی کرد به نام «UberRush» که همانند استارتاپ «Kozmo»، یک سرویس تحویل است.
حال باید دید سرنوشت همین شرکت های اینترنتی به کجا ختم خواهد شد.
ایران سال ۱۳۹۰
در سال ۱۳۹۰ تحریم های آمریکا با شدت فراوان شروع شد. دی ماه سال ۱۳۹۰ قیمت دلار از ۱۲۲۶ تومان شروع به بالا رفتن کرد. بعد از ده ماه قیمت دلار با ۳۰۰% افزایش به ۳۸۰۰ تومان رسید و بعد از آن روند نزولی در پیش گرفت و تا قیمت ۳۴۰۰ تومان پایین آمد.
سپس در بخش مسکن افزایش قیمت داشتیم و از آبان سال ۱۳۹۱ مسکن رشد اصلی خود را شروع کرد و تا آخر اسفند قیمت ها چند برابر شد. با شروع سال ۱۳۹۲ بورس شروع به رونق کرد و مقدار زیادی نقدینگی به سمت این بازار سرازیر شد.
این رشد در دی ماه سال ۱۳۹۲ به روند رو به رشد خود پایان داد و بعد ریزش شدید بورس آغاز شد. بعد از ریزش بورس دیگر خبری از معاملات به شکل قبل در بازارها نبودیم و رکود شدیدی آغاز شد.
این شرایط بنظر میرسد مجدد در حال تکرار است …
علیرضا بهرامی نسب
۱۳۹۹/۰۲/۲۳
منابع : ارز دیجیتال، دیجیاتو و سخنان استاد ادیب