تئوری آشوب در مدیریت (Chaos Theory) چیست؟
نظریه آشوب را نباید یکی نظریه منحصرا مدیریتی بدانیم.در واقع نظریه آشوب به شاخه ای از ریاضیات و فیزیک گفته می شود که در ارتباط با سیستم هایی است که دینامیک آن ها در برابر تغییر مقادیر اولیه رفتار بسیار حساسی نشان می دهد. به گونه ای که رفتارهای آینده آن قابل پیش بینی نیست.
اما طبیعتاً ما در اینجا از منظر نگاه خواهیم کرد. Chaos Theory علم مدیریت به نظریه آشوب یا همان در نیمه دوم قرن بیستم، در حوزه ریاضیات و فیزیک مدرن، روش علمی و تئوری جدید و بسیار جالبی به نام “آشوب” پا به عرصه ظهور گذاشته است.
این نظریه، مرتبط با سیستمهایی است که دینامیک آنها در برابر تغییر مقادیر اولیه، رفتار بسیار حساسی نشان می دهد.
به طوری که رفتار های آینده آنها دیگر قابل پیش بینی نمی باشد.
به این سیستم ها، سیستم های آشوبی گفته می شود که از نوع سیستمهای غیرخطی دینامیک هستند. (Chaos) و بهترین مثال برای آنها اثر پروانه ای، جریانات هوایی و دوره اقتصادی می باشد.
تئوری آشوب سیستمهای دینامیکی بسیار پیچیده ای مانند اتمسفر زمین، جمعیت حیوانات، جریان مایعات، ، تپش قلب انسان، فرآیندهای زمین شناسی و … را مورد بررسی قرار می دهد.
انگاره اصلی و کلیدی تئوری آشوب این است که در هر بی نظمی، نظمی نهفته است.
به این معنا که نباید نظم را تنها در یک مقیاس جستجو کرد.
هنگامی یک سیستم را غیر قابل پیش بینی (نامنظم) می نامند که تعیین جایگاه بعدی آن غیر ممکن باشد و هیچ گونه امکان پیش بینی در مورد آن وجود نداشته باشد.
چنین سیستمی، هرگز دو بار در یک مکان فرود نمی آید. اما طبق نظریه آشوب اگر ما چنین سیستمی را برای مدت کافی تحت نظر قرار دهیم، با بررسی حالات سیستم در لحظات گوناگون زمان، متوجه می شویم که سیستم مذکور همواره نظم ذاتی خودش را به نمایش می گذارد.
حتی غیر قابل پیش بینی ترین (آشفته ترین) سیستمها نیز همواره در محدوده مرزهای معینی حرکت می کنند.
و هرگز از آن خارج نمی شوند. پدیده ای که در مقیاس محلی، کاملا تصادفی و غیرقابل پیش بینی باشد. (Stationary) پیش بینی به نظر می رسد چه بسا در مقیاس بزرگتر، کاملا پایا.
معمولا در درون بی نظمی و آشوب، الگویی از نظم وجود دارد که به طور شگفت انگیزی زیباست.
در واقع منظور از آشوب در ادبیات « نظم در بی نظمی » تئوری آشوب را با کلید واژه های چون « Hayles, هیلز » تئوری آشوب، ناکارآمدی، به هم ریختگی و نظایر آن نیست.
بلکه در اینجا همان گونه که ۱۹۰۰ توصیف می کند. بی نظمی و آشوب، نوعی بی نظمی منظم یا نظم در بی نظمی است.
بی نظم از آن رو که نتایج آن غیرقابل پیش بینی است. و منظم بدان جهت که از نوعی قطعیت برخوردار است.
بی نظمی در مفهوم عملی یک مفهوم ریاضی محسوب می شود که می توان آن را نوعی اتفاقی بودن همراه با قطعیت دانست.
قطعیت به خاطر آن است که بی نظمی دلایل درونی دارد. و به علت اختلالات خارجی رخ نمی دهد.و اتفاقی بودن به
دلیل آن که رفتار بی نظمی، بی قاعده وغیر قابل پیش بینی است.
تاثیرات عمده ای که نظریه آشوب بر تصمیم گیری بر جای می گذاردبه طور خلاصه به شرح زیر است:
– ۱ در دنیای متلاطم و آشوب زده امروزی باید به جای تمرکز بر تصمیم گری بلند مدت، تصمیم گیری کوتاه مدت وانعطاف پذیر را مدنظر قرار داد.
– ۲ برنامه ریزی اقتضایی وانعطاف پذیر به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری هر سازمان اهمیت زیادی به خود گیرد.
– ۳ باید به رویکردهای شهودی وابتکاری نسبت به تصمیم گیری عقلایی ارزش و اهمیت بیشتری داده شود.
– ۴ ایجاد ساختار ها و نظامهای موقتی از اهمیت بیشتری برخوردار شوند.
– ۵ اصلاح فرهنگ های سازمان ها برای جذب ارزش ها و معیارهای جدید و متناسب با جهان پر از آشوب باید مدنظر قرار گیرد.
– ۶ باید درون آشوب و بی نظمی دنبال نظم بود. را در اینجا سیستمی به ظاهر بی نظم بدانیم، که پس از بررسی دقیق و مشاهده « آشوب » با این توضیحات باید تمام اجزا آن می توان به نوعی نظم درونی آن پی برد.
ویژگیهای تئوری آشوب
۱. اثر پروانه ای
دکتر لورنز در سال ۱۹۷۳ نتایج محاسبات دستگاه معادلات دیفرانسیل متشکل از سه معادله دیفرانسیل غیرخطی و معین مربوط به جابه جایی حرارتی جو را منتشر کرد.
براساس مطالعات لورنز در محدوده معینی از عوامل معادلات، بدون دخالت عناصر تصادفی یا ورود اغتشاش خارجی نوع نوسانات نامنظم در پاسخ به سیستم بروز داده می شود.
وی به این نتیجه شگرف رسید که یک تغییر جزیی در شرایط اولیه معادلات پیش بینی کننده وضع جوی منجر به نوسانات عظیمی در پاسخ سیستم و تغییرات شدید در نتایج حاصل از آن می شود.
لورنز این خاصیت را اثر پروانه ای نامگذاری کرد. این مسئله، سنگ بنای تئوری آشوب است. زیرا براساس نظریه آشوب اعتقاد بر آن است که در تمامی پدیده ها، نقاطی وجود دارد که تغییر اندک در آن ها باعث تغییرات عظیم خواهد شد.
در این رابطه سیستم های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و سازمانی همچون سیستم های جوی از اثر پروانه ای برخوردارند.
تحلیلگران باید با آگاهی از این نکته مهم به تحلیل و تنظیم مسائل مربوط بپردازند.
اثر پروانه ای توجیهی عقلایی و کامل از رفتار ها و تصمیم های مدیران خلاق و کارآفرین و موفق به دست می دهد که با یک حرکت مناسب و کم انرژی توانسته اند موجب تحول و دگرگونی های بزرگ و شگرفی در سازمان خود شوند.
۲. خودسازماندهی
در محیط در حال تغییر امروزی سازمان سیستم های بی نظم در ارتباط با محیط اطرافشان مانند موجودات زنده عمل می کنند. که برای رسیدن به موفقیت همواره باید خلاق و نوآور و در جست و جوی راه های جدیدی برای پیروزی و پیشرفت باشند.
اما زمانی که سیستم به تعادل سازگار نزدیک می شود برای حفظ پویایی نیاز به تغییرات اساسی درونی دارد. که این تغییرات به جای سازگاری و تطبیق با محیط، موجب سازگاری پویا می شود. که نتیجه آن دگرگونی روابط پایدار بین افراد، الگوهای رفتاری، الگوهای کار، نگرش ها و طرز تلقی و فرهنگ هاست.
برخی از دانشمندان معتقدند که آشفتگی، سازگاری و انطباق ها را در هم شکسته.
براساس نظر مورگان،سیستم باید توان احساس و درک محیط و جذب اطلاعات از محیط را داشته باشد.
دوم اینکه سیستم باید قادر به برقراری ارتباط بین این اطلاعات و عملیات باشد.
و سوم اینکه آگاهی از انحرافات و چهارم توانایی اجرای عملیات اصلاحی از خصوصیات اصلی این سیستم هاست.
۳. خودمانایی
در تئوری آشوب و معادلات عملیات آن نوعی شباهت بین اجزا و کل قابل تشخیص است. بدین گونه که هر جزیی از سیستم دارای ویژگی کل بوده و مشابه آن است.
دنیس گابور در سال ۱۹۴۸ برای اولین بار هولوگرافی را بدین گونه بیان کرد: جزء خاصیت کل را دارد و مانند آن عمل می کند. سیستم توانایی یادگیری را دارد،سیستم دارای توانایی خود سازماندهی است.حتی اگر قسمت هایی از سیستم برداشته نشود سیستم به راحتی می تواند به فعالیت خود ادامه دهد.
از خاصیت خودمانایی می توان در سازماندهی سازمان های جدید بهره گرفت. و سازمان هایی طراحی کرد که هر واحد آن به صورت خودکفا قادر به انجام وظایف سازمانی باشد.
۴. جاذبه های عجیب
جاذبه های نقطه ای و دوره ای پایه های فیزیک نیوتنی کلاسیک است. که بیانگر الگوی نظم و با ثبات در حرکت پدیده ها و روابط آنهاست.مانند حرکت دادن یک مداد روی کاغذ حول محور خودش به شعاع یکسان که منجر به رسم دایره ای با شعاع مشخص خواهد شد.
غیرقابل پیش بینی بودن رفتار در جاذبه های عجیب تابع دو پدیده است:
اولی مربوط به حساسیت نسبت به شرایط اولیه است که لورنز آن را اثر پروانه ای نامید.
دوم اینکه تغییرات شدید رفتارهای نامنظم و دگرگونی های غیرقابل پیش بینی حرکات، همه در درون خود نظمی نهفته دارند.
خاصیت پروانه ای و تاثیر آن در مدیریت براساس این ویژگی یک تغییر کوچک در شرایط اولیه کار می تواند تغییرات بنیادی و اساسی در نتیجه کار ایجاد کند.
به عنوان نمونه، سازمانی که قادر باشد از یک نقطه کلیدی مانند تمایل و مشارکت مردم استفاده کرده و آنان را به مشارکت در فعالیت های خود فرا بخواند، قادر خواهد بود تا حرکات بزرگی را با استفاده از این اهرم تحقق بخشد.
براساس خاصیت پروانه ای، مدیران بهره ور کسانی هستند که نماد های تولید را به خوبی شناخته و مانند ذره ای که از آن انرژی حاصل می شود، آن را به موقع و به جا مورد استفاده قرار می دهند.
خاصیت سازگاری پویا و تاثیر آن در مدیریت سازگاری با محیط های آشوبناک نیاز به سازمان های منعطف و تخصص های انعطاف پذیر دارد. و این اصلی اساسی در سازمان های امروزی است.
در سازماندهی سازمان ها باید با توجه به ارتباط اجزا با هم به گونه ای که هر جزء بتواند ضمن انجام وظایف خود به طور مستقل با اجزای دیگر ارتباطی هم افزا و پوینده داشته باشد. و به علاوه از جهت آرمانی دارای نگرشی مشابه با سایر اجزا باشد دست به مدیریت زد.
خاصیت خودمانایی و تاثیر آن در مدیریت. از این خاصیت می توان در سازماندهی جدید سازمان ها بهره برد. و سازمان هایی طراحی کرد که هر واحد آن به صورت مستقل قادر به انجام وظایف سازمانی خود باشد.
این خاصیت می تواند در رفتارهای اعضای سازمان نیز نوعی وحدت ایجاد کند. به گونه ای که همه اعضا به یک سو و یک جهت و هدف واحد نظر دارند.
خاصیت جاذبه های غریب و تاثیر آن در مدیریت تغییرات شدید، رفتارهای نامنظم، دگرگونی های غیرقابل پیش بینی، حرکت های بحرانی همگی به الگویی ختم خواهد شد. که یافتن آن هنر مدیریت سازمان است تا بتواند توسط آن نوعی پیش بینی را می سر ساخت.
این جاذبه ها به مدیران امکان می دهد که به الگوهایی دست یابند. که بی نظمی ها را نظم داده و آشوب ها را در قالبی منظم برقرار سازد. مدیریت آینده نیازمند یافتن جاذبه های غریبی است که این نظم غایی را آشکار سازد.
تاثیرات عمده نظریه آشوب بر تصمیم گیری:
– ۱ برنامه ریزی اقتضایی و انعطاف پذیر به عنوان بخشی از فرآیند تصمیم گیری هر سازمان اهمیت زیادی دارد.
– ۲ ایجاد ساختار و نظام موقتی از اهمیت بیشتری برخوردار است.
– ۳ در درون آشوب باید به دنبال نظم بود.
– ۴ به دلیل وجود تلاطم و آشوب باید تصمیم گیری کوتاه مدت و انعطاف پذیر را جایگزین تمرکز بر تصمیم گیری بلندمدت نمود.
– ۵ برای جذب ارزش ها و معیارهای جدید و متناسب با جهان پرآشوب باید به دنبال اصلاح فرهنگ های سازمانی بود.
_۶ رویکردهای ابتکاری نسبت به تصمیم گیری عقلایی ارزش و اهمیت بیشتری دارد.